هنوز هم توقع دارید که دیگران محبت شما را جبران کنند و اگر روزی دست کسی را گرفته اید منتظرید تا روزی دست شما را بگیرند . محبت کنید ، ببخشید و دوست داشته باشید با عشق بدون اینکه توقع جبران داشته باشید .
دوست داشته باشید به اندازه ای که می خواهید !!
شاید این موضوع خیلی کار ساده ای نباشد اما حتما با تمرین می توانید آنرا بهبود بخشید . محبت کردن و دوست داشتن بعضی ها بخاطر دلایلی است که در انتها انتظار دارند که دیگران هم جبران کنند .
محبت می کنید که بزرگتر است یا کوچکتر است که اگر با عشق باشد پسندیده است و در غیر این صورت نام آن چیز دیگری است و محبت نیست.
محبت می کنید چون فلانی سفارش کرده است و در حقیقت دارید معامله می کنید و نه محبت .
محبت می کنید ، می بخشید ، دوست می دارید و انتظار دارید که دیگران هم به همان اندازه و یا حتی بیشتر جبران کنند . اگر حالتان با محبت و دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران خوب نمی شود مطمئن باشید سخت در اشتباه هستید و راه را اشتباه می روید.
ببخشید تا رها و آزاد شوید !!
خاصیت بخشش همین است : رهایی و آزادی . شما اگر نمی بخشید خود را گرفتار و اسیر کرده اید و ذهن خود را سالیان سال است درگیر می کنید و بار سنگین کینه و دشمنی را سالهاست با خود حمل می کنید . پس اگر می بخشید برای آزادی خودتان می بخشید و منتی سر کسی ندارید و نمی بخشید که فلانی گناه دارد یا واگذارش کردم به خدا ، یا خدا جای حق نشسته است … ، معامله می کنید ؟ بهترین هدیه ای که خدا به شما داده است آزادی و رهایی شماست اما باز هم می خواهید؟
اگر به نیازمندی کمک کنید آرامش را هدیه می گیرید و توقع اینکه خدا چند برابر به شما ببخشد و جبران کند چه مفهومی خواهد داشت ؟ به خدا یادواری می کنید که دیدی من بخشیدم حالا نوبت توست !! به خدا یاداوری می کنید که کارت را درست انجام بده و حواست به ما هم باشد !! الان متوجه شدید توقع داشتن چه عمل زشت و ناپسندی است حالا چه از خدا باشد و چه از بنده خدا.
در این پادکست چه می شنوید ؟
در این پادکست داستان کوتاه با صدای شیرین بهروزی را خواهید شنید که روزی ملا نصرالدین به عروسی دعوت می شود و اتفاقی می افتد که باعث می شود ملا نصرالدین از در ورودی تالار عروسی به کوچه رانده شود که پیشنهاد می کنم خودتان بشنوید .