بعضی وقت ها واقعا می توانیم حال خوبی داشته باشیم اما خودمان برای حال خوبمان تلاش نمی کنیم . خودمان را بی حال جلوه می دهیم و سعی می کنیم بگوییم بی حوصله هستیم با اینکه می توانیم خودمان را با موضوعات مختلف مشغول کنیم و لذت ببریم و یکی از آنها همین کاری که من الان دارم انجام می دهم یعنی نوشتن ، البته من دو لذت را همزمان تجربه می کنم ، من روی کیبورد کامپیوتر می نویسم و هم از نوشتن لذت می برم و هم از صدای تق تق کیبورد که دست هایم بر روی آن حرکت می کنند و کلمات را خلق می کنند .
از حال بد تا حال خوب فاصله ای نیست
این فاصله خیلی کوتاه است و فقط لازم است که لحظه ای بخواهیم که دوباره برگردیم به یک حس لذت بخش با هر دلیل و هر شکلی و این اتفاق خواهد افتاد به همین سادگی .
سعی کنید منتظر دلیل نباشید و حس خوب را برای خود به وجود آورید و وقتی حال بد سراغتان آمده سریعا به دنبال بهانه های مختلف باشید که حال خود را خوب کنید از همین نوشتن لذت بخش گرفته تا خواندن یک کتاب شیرین و شاید دیدن یک فیلم کمدی و چیزهایی که سریعا در دسترس شما قرار می گیرند و قرار نیست که فقط سفر یا گشت و گذار یا مهمانی و اتفاقات اینچنینی حال من و شما را خوب کند .
وقایع ناگوار در زندگی هر کسی اتفاق می افتد و بخشی از زندگی است و مهم این است که چگونه با این اتفاقات روبرو شویم ، بپذیرم و کنار بیاییم و چاره ای جز این نیست و در مطلب قبلی هم گفتم که تضاد زیبایی می آفریند و اگر زشتی نبود بدون شک هیچ وقت و هیچ کس مفهوم زیبایی را نمی فهمید