هنوز با خودم می جنگم ، با خودم درگیرم و سرگرم افکار کهنه درون خودم هستم . نبرد ، جنگ ، مقایسه ، جنگ خوب است یا بد ؟ آیا جنگیدن برای موفقیت می تواند من را در مسیر درست قرار دهد ؟ همه این موارد بستگی به آموزش ذهن دارد و با آموزش درست ذهن به راحتی می توانیم افکار مثبت را جایگزین افکار منفی کنیم و با تمرین و تکرار تبدیل به عادت کنیم .
آموزش ذهن برای استفاده درست از کلمات
اگر یادتان باشد در مطلب قبل گفتم حرف ن به واسطه قدرتی که دارد نقطه اوج هر کلمه را نشان می دهد و هم می تواند به کلمه ها انرژی مثبت دهد و هم انرژی منفی و در مطلب قبل نبرد در دسته بندی کلمات مثبت قرار گرفت ، مگر جنگ و نبرد خوب است ؟ این همان لبه تیغ است که اگر پا کج بگذاریم ، سقوط خواهیم کرد .
از نظر من کلمه نبرد مانند کلمه مقایسه می تواند بار مثبت و منفی را با خود به همراه داشته باشد و بستگی دارد که چگونه از آن استفاده می کنیم .
اکثر انسان های موفق می گویند که خود را با دیگران مقایسه نکنیم ، به این دلیل که اطلاع نداریم که فلان شخصی که قصد داریم خود را با او مقایسه کنیم در کجای مسیر موفقیت قرار دارد و پیشنهاد می دهند که خود را با خودمان مقایسه کنیم و امروزمان را با دیروز خود قیاس کنیم . پس مقایسه ذاتاً کلمه ای با بار منفی نیست بلکه بستگی دارد چگونه از آن استفاده کنیم و حتی اگر مقایسه خودمان با دیگران را با شناخت انجام دهیم ، به خودمان و کسی آسیبی وارد نکنیم و این روش به ما انگیزه و انرژی دهد که رشد کنیم ، آنگاه نه تنها مقایسه با دیگران بد نیست بلکه این نوع مقایسه بسیار اصولی ، درست و منطقی است .
حروف و کلمات را دوباره معنا کنیم
فهم و درک حروف و کلمات می تواند در آموزش ذهن نقش کلیدی را بازی کند که اگر عمیقا بتوانیم با حروف و کلمات ارتباط برقرار کنیم به راحتی می توانیم به ذهن آموزش درستی دهیم تا بهترین نتیجه را دریافت کنیم . در ابتدا ذهن همه ما سست است ، فراموش کار است ، ضعیف است و تنها راه قوی شدن ذهن تمرین و تکرار است و اگر مسیر درستی را انتخاب کنیم ذهن در جهت مثبتی نیرومند و قوی می شود .