همه ما در زندگی عادت های خوب و بدی داریم که دوست داریم عادت های خوبمان را بیشتر کنیم و عادت های بدمان را کاهش دهیم و حتی حذف کنیم . اما چگونه ؟ از قدیم گفتند “ترک عادت موجب مرض است” و شاید بخاطر اینکه ترک عادت کاری سختی است این جمله را بکار بردند .
بعضی از ضرب المثل ها و جمله های قدیمی ها در زمان های خودش حتما درست بوده است اما شاید نیاز باشد تعدادی از آن ها در زمان حال و شرایط الان تغییر کنند . این جمله هم که ترک عادت موجب مرض است برای عادت های بد نیاز به یک باور برای تغییر دارد که می شود عادت های بد را ترک کرد و عادت های خوب را روز به روز بیشتر کرد . در این مطلب بررسی می کنیم عادت ها چگونه می توانند زندگی ما انسان ها را تحت تاثیر قرار دهند و چه راهکارهایی برای ترک عادات بد و افزایش عادات خوب وجود دارد .
عادت چیست ؟
بهتر است ابتدا ببینیم عادت ها چگونه شکل می گیرند ، اعمال و رفتاری که ما انسان ها در طول روز انجام می دهیم بعد از مدتی بر اساس تکرار ، تبدیل به عادت می شوند و دیگر برای انجام بسیاری از آنها حتی نیاز به فکر کردن و تمرکز زیادی هم نداریم و می توانیم آنها را انجام دهیم و وقتی کاری تبدیل به عادت می شود یعنی ذهن آن را پذیرفته و به راحتی انجام می دهد و حتی در بسیاری از مواقع ذهن وابسته به آن کار می شود و برای همین ترک آن عادت سخت است .
اجازه بدهید یک عادت خوب را مثال بزنم : عادت مسواک زدن ، خیلی از ما هر شب مسواک می زنیم و هر شب این کار را انجام می دهیم (با اینکه هنوز برای خیلی ها سخت است و یا نمی خواهند یا فراموش می کنند که هر شب این عادت خوب را انجام دهند ) و مسواک زدن برای ما تبدیل به عادت شده است و حتی اگر یک شب به هر دلیلی نتوانیم مسواک بزنیم انگار یک چیزی را گم کرده ایم و تلاش می کنیم به هر طریقی شده حتی بر روی انگشت خود خمیردندان بگذاریم و با انگشت مسواک بزنیم ، حتما خیلی از شما این تجربه را داشته اید .
نباید نسخه یکسانی برای همه تجویز کرد
حال که متوجه شدیم عادت چیست و چگونه شکل می گیرد باید در نظر بگیریم که هر کدام از ما خصوصیات اخلاقی خاص خود را داریم و باید بر اساس ویژگی های شخصیتی خودمان تلاش کنیم که عادت های خوب را افزایش و عادت های بد را کاهش دهیم و برای هر فردی نمی توان نسخه یکسانی پیچید . برای خلاصی از عادت های بد ، انسان ها را در چهار دسته قرار می دهیم که باید بررسی کنیم با توجه به شناختی که از خود داریم در کدام یک از این دسته ها قرار داریم تا بتوانیم برای تغییر عادت ها اقدامات لازم را انجام دهیم .
دسته اول : حامیان
این دسته افراد تمام تلاششان را می کنند که فهرست کاری روزانه خود را به طور کامل در همان روز انجام دهند ولی این افراد اگر برنامه کاری مشخصی نداشته باشند به راحتی کارهای خود را به تاخیر می اندازند و به این دلیل این افراد جز دسته حامیان قرار دارد که می توانند انتظارات خود و دیگران را براورده کنند . پس این افراد نیاز به برنامه ریزی دارند و بدون برنامه ریزی کار کردن برای آن ها بسیار سخت خواهد بود .
دسته دوم : لطف کنندگان
تفاوت این دسته با دسته اول این است که افراد در این دسته می توانند انتظارات دیگران را براورده کنند ولی وقتی نوبت به خودشان می رسد از زیر کار در می روند . افراد این دسته برای انجام کارهای خود نیاز به همراه خوب دارند و این افراد در کارهای گروهی به دلیل همراه شدن با افراد دیگر موفق تر هستند .
دسته سوم : سرکش ها
افراد در این دسته بر خلاف دسته اول و دوم به انتظارات خودشان و دیگران گردن نمی نهند و این افراد دوست ندارند کارهایشان را طبق برنامه مشخصی انجام دهند و هر زمان احساس کردند انجام دادن کاری درست است آن را انجام می دهند و یعنی در حقیقت مطابق دلشان رفتار می کنند و اگر دلشان بخواهد کاری را انجام می دهند و اگر دوست نداشته باشند انجام نمی دهند .
دسته چهارم : پرسشگران
افرادی که در این دسته قرار دارند قبل از انجام هر کاری باید آن کار را به طور کامل آنالیز کنند و انواع و اقسام سوالات منطقی و غیر منطقی می پرسند که آیا انجام دادن این کار درست است یا خیر و تغییر در این نوع افراد زمان زیادی می برد و برای افزایش عادت های خوب و کاهش عادت های بد در این افراد بهتر است با آمار و ارقام با آن ها صحبت کنیم و دلیل و منطق زیادی بیاوریم .
برنامه ریزی را کمتر کنیم و بیشتر انجام دهیم
نمی خواهم با برنامه ریزی و تفکر روی کارها مخالفت کنم اما شاید برای همه ما پیش آمده که وقتی می خواهیم فعالیت جدیدی را شروع کنیم که آن را در مجموعه عادت های خوب خود قرار دهیم تا همیشه بتوانیم آن را انجام دهیم ، از قبل زمان زیادی را به برنامه ریزی و فکر کردن اختصاص می دهیم و در بسیاری از مواقع به دلیل پیچیده شده برنامه ریزی و تفکرهای طولانی و بررسی و تجزیه و تحلیل زیاد از انجام دادن آن فعالیت به طور کلی منصرف می شویم و اصلا شروع نمی کنیم .
بهتر است در این شرایط کمال گرایی را کنار بگذاریم و شروع کنیم ، آرام و پیوسته ادامه دهیم و بعد می توانیم هرزگاهی زمان هایی را به برنامه ریزی اختصاص دهیم و وقتی در جریان کار قرار بگیریم متوجه می شویم انقدر هم سخت نبوده است و آنگاه با تلاش بیشتر و کسب مهارت به آرامی آن فعالیت را به یک عادت خوب در زندگی خود تبدیل می کنیم .
بنویسیم و نظارت کنیم تا تبدیل به عادت های خوب شوند
بنویسیم تا اتفاق بیفتد و تا وقتی ننویسیم به ارزش و تاثیرگذاری واقعی نوشتن در زندگی پی نخواهیم برد . برای مثال می خواهیم رژیم غذایی سالمی در زندگی داشته باشیم ، هر چیزی را که در طول روز می خوریم روی کاغذ بنویسیم و با نظارت درست بر روی نوشته های خود می بینیم که رژیم غذایی ما خیلی راحت شکل می گیرد و تبدیل به عادت خوب زندگی ما خواهد شد .
سخن پایانی قسمت اول
در این مطلب فهمیدیم که عادت چیست و چگونه شکل می گیرد و انسان ها را بر اساس شخصیت و خصوصیات اخلاقی آن ها در چهار دسته طبقه بندی کردیم و متوجه شدیم که در بعضی شرایط بهتر است کار را شروع کنیم و در حین کار زمانی را به برنامه ریزی و کسب مهارت اختصاص دهیم و در آخر به این نتیجه رسیدیم که باید بنویسیم تا اتفاق بیفتد . و در قسمت بعدی بیشتر در این مورد صحبت می کنیم که چه عوامل و راهکارهایی باعث جایگزینی عادت های خوب بجای عادت های بد خواهند شد .