در این مطلب متوجه خواهید شد که هیچ دلیلی ندارد که در زندگی ناراحت شوید و مراقبه ، آرامش را به شما هدیه می دهد .
شاید الان خیلی ها پاسخ می دهند که در بسیاری مواقع ناراحت شدنمان تحت کنترل ما نیست و بسیاری از عوامل باعث می شود که ما ناراحت ، غمگین یا حتی عصبانی شویم ، اما در این مطلب به شما خواهم گفت که اینطور نیست و همه چیز تحت کنترل شماست .
چرا همه باید مراقبه کنیم ؟
قبل از هر کاری ابتدا بهتر است به چند سوال پاسخ دهیم :
تا حالا چند بار در زندگی عصبانی شده اید ؟ چند بار عصبانی شده اید و بعد از مدتی که عصبانیت شما فروکش کرده و پشیمان این رفتار یا گفتار یا حتی کرداری که از شما سرزده است شده اید ؟ تا حالا چندبار ناراحت یا غمگین شده اید که دلیل خاصی هم برای ناراحتی خود نداشتید ؟ به طور کلی تا حالا چند بار تحت تاثیر احساسات خود قرار گرفته اید و کاملا اختیار خود را از دست داده اید ؟
جواب خیلی از افراد به این سال ها حتما این است که انقدر زیاد که نمی توانم آنها را بشمارم یا شاید در بسیاری از لحظات زندگیم کنترل احساساتم از دست من خارج شده است . در این مطلب به شما خواهم گفت که به راحتی می توانید احساسات خود را تحت کنترل خود بگیرید و زندگی آرام و شادتری را تجربه کنید.
نفس چیست و چکار می کند ؟
بگذارید مجددا با چند سوال شروع کنیم :
چرا بعضی وقت ها غروب های جمعه برایمان دلگیر است ؟ با اینکه هیچ اتفاق خاصی هم رخ نداده و فرقی با غروب های دیگر روزهای هفته ندارد ، واقعا چرا ؟ چرا هرزگاهی بی خودی و بی جهت سر یخچال می رویم و به دنبال چیزی می گردیم که بخوریم با اینکه اصلا گرسنه هم نیستیم ؟
این سوالات در تعریف نفس (ego) به ما کمک می کند ، نفس در حقیقت صدای درون ذهن ماست و ما به صدای درون ذهنمان گوش می دهیم و این کارها را انجام می دهیم .
از دیدگاه فروید نفس یک مکانیزم است که بین اخلاقیات و نیازهای اساسی ما قرار گرفته است و یا در حقیقت رفتارهای مختلفی مانند عصبانیت ، مهربانی ، خودخواهی و … از نفس ما یا همان صدای درون ذهن ما سرچشمه می گیرد .
این نفس یا همان صدای درون ذهن ما است که با می گوید که از صبح تا شب چه کارهایی انجام دهیم و چگونه رفتار کنیم و در بعضی مواقع گوش کردن به نفسمان باعث می شود ما خوشحال تر و سلامت تر باشیم و بعضی مواقع هم برعکس .
حال تصور کنید که بتوانیم نفس یا همان صدای درون ذهن خود را تحت کنترل خود بگیریم ، چقدر زندگیمان تغییر می کند ؟ چقدر همه چیز تحت کنترل ما قرار می گیرد ؟ همه ما در حقیقت همین را می خواهیم . راه حل کنترل نفس مراقبه است که با من همراه باشید تا در ادامه برایتان توضیح دهم .
نفس شما سیر نمی شود ! اشتهایش را زیاد نکنید !
بازهم اجازه دهید با یک سوال شروع کنیم :
آیا به این موضوع فکر کرده اید که چرا بعضی انسان های خیلی پولدار که در رفاه کامل به سر می برند بعد از مدتی خودکشی می کنند یا معتاد می شوند ؟
دقیقا درست است نفس شما سیر نمی شود و صدای درون شما همینطور با شما حرف می زند که باز بیشتر و بیشتر می خواهد و این خواسته های بیش از اندازه ای که نمی توانید آنرا کنترل کنید انقدر روی شما فشار می آورد که نتیجه بجز خلاص شدن از این زندگی و خودکشی ندارید . فکر کنم الان عمیقا متوجه شده اید که چرا می گویند پول خوشبختی نمی آورد و لزوما انسان های پولدار انسان های شاد و خوشحالی نیستند .
نفس شما در گذشته و آینده درگیر است و لحظه اکنون غافل است و اگر آنرا تحت کنترل خود نگیرید نمی گذارد از لحظه حال زندگی خود لذت ببرید و حتما می دانید اگر از زندگی اکنون خود لذت نبرید مفهومش چیست ؟ درست است این یعنی اوج بدبختی .
انسان های که لحظه حال را ندارند و همیشه در گذشته و آینده زندگی می کنند یعنی فقط نفس می کشند و علائم حیاتی دارند و یک مرده متحرک هستند که هیچ چیزی از زندگی نمی دانند این ها متاسفانه همان انسان هایی هستند که زندگی می کنند که کار کنند نه اینکه کار می کنند که زندگی کنند .
شما زندگی خوبی با همسر خود دارید اما چرا هر روز سر میز شام با هم درگیر می شوید؟ مشکلات گذشته را مرور می کنید و از نگرانی برای آینده ناله می کنید و همیشه سر چیزی که گذشته است و تمام شده است و آینده ای که معلوم نیست بیاید یا نیاید بحث می کنید و لحظه حال و زندگی زیبای اکنون خود را با عصبانیت و ناراحتی می گذارنید و این ویژگی نفس شماست که همیشه شما را تحت فشار می گذارد تا انسان بهتری شوید . عجیب است نه ؟ اما خوشبختانه راه حل این مشکلات ساده است و آن چیزی نیست بجز مراقبه یا مدیتیشن .
با مراقبه در حال زندگی کنید
مراقبه دقیقا همین کار را می کند یعنی باعث می شود که شما به زمان حال به همین اکنون تمرکز کنید. مراقبه پاسخی مناسب است (پاسخ است نه عکس العمل ) به محرک های بیرونی و آنچه در درون ما می گذرد.
و در حقیقت مدیتیشن شما را در زمان حال غرق می کند و ارتباط شما را با عوامل بیرونی استرس زا قطع می کند و تمرکزتان را به سمت زمان حال هدایت می کند و این پاسخ دقیقا تبدیل به همان رفتاری می شود که بی دلیل سر مسائل جزئی یا حتی مهم عصبانی نشوید و کنترل خود را از دست ندهید.
برای مثال فردی با شما تماس می گیرد و خواسته ای غیر منطقی از شما دارد و در حقیقت دارد حرف زور می زند ، صدای درون ذهن شما یا همان نفستان به شما می گوید : زود باش عصبانی شو ، سرش داد بزن ، حقت و ازش بگیر ، داره حقت را می خورد و فکر می کنم دیگر خودتان می دانید اگر به حرف نفستان گوش دهید چه اتفاقی خواهد افتاد . اما حالا اگر بتوانید نفس خود را کنترل کنید می توانید به آرامی با او صحبت کنید ، می دانم او همچنان دارد داد می زند و شما همچنان تلاش می کنید او را به آرامش دعوت کنید و به او توضیح دهید که خواسته او منطقی نیست ، می دانم که در بسیاری مواقع طرف مقابلتان نهایتا از داد زدن خود خسته می شود و به حرف های شما هم توجه نمی کند و نهایتا تلفن را قطع می کند .
در اینجا نمی خواهم بپردازم که نتیجه کار چه می شود بلکه می خواهم بررسی کنم که حال شما بعد از اتمام این تماس تلفنی چگونه است طبیعتا حال شما وقتی آرام هستید و دیگران را به آرامش دعوت می کنید بهتر است و حال شما در لحظه اکنون خوب است ، مگر همه ما غیر از این می خواهیم (شاید هنوز برای خیلی از شماها این صحبت ها شعاری باشد اما با من در قسمت دوم این مطلب همراه باشید تا به نتایج جالب تری برسیم )