چرا من؟ چرا این اتفاق برای من افتاد؟

چرا من؟ چرا این اتفاق برای من افتاد؟

چرا من؟ چرا همسر من، چرا خانواده من، چرا این اتفاق برای من افتاد؟ چند بار تا حالا این سوال ها را از خودمان کردیم؟ به چه نتایجی رسیدیم؟ بعد از این سوالات و پاسخ به آن ها راه حلی هم پیدا کرده ایم؟ حالمان بهتر شده است یا بدتر؟ در این مطلب با دقت بیشتری این موضوع را بررسی می کنیم. بررسی می کنیم درد و رنجی که دیگران باعث آن شده اند و ما نقشی در آن نداشته ایم.

چرا من؟ چه اتفاقی افتاد؟

در زندگی همه ما اتفاق افتاده که رفتار والدین، همسر، دوست، همسایه و حتی انسان های غریبه باعث شده است که ما دچار سختی، گرفتاری و درد و رنجی شویم. معمولا در این شرایط خود را مقصر نمی دانیم و این طور فکر می کنیم که هیچ نقشی در این مصیبت نداشته ایم و با فرض اینکه دیگران مسبب این سختی و رنج شده باشند دست به آسمان می بریم و می گوییم: خدا جون چرا من؟ یعنی من آدم بدی بودم؟ چه کار خلافی از من سر زده؟ دارم جواب چی را می دم؟ متاسفانه مشکل از زمانی شروع می شود که ما مکالمه خودمان با خدا را بدون اینکه به نتیجه قابل قبولی برسیم رها می کنیم و به دنبال مقصر می گردیم. روی رفتارهای دیگران حساس می شویم. کار اشتباه یک نفر را تعمیم می دهیم به همه مردم و دیگر به کسی اعتماد نمی کنیم و این درد و رنج را در خودمان تکثیر می کنیم. می پذیرم تصمیم گیری درست و کنترل آن شرایط سخت کار راحتی نیست اما طبیعتا این رفتار عجولانه هم راه حل مناسبی نخواهد بود.

انتخاب در لحظه آسیب دیدن

در لحظه ای که به هر دلیلی از دیگران آسیب می بینیم، دو انتخاب داریم: انتخاب اول: از اتفاقی که پیش آماده درس بگیریم و تجربه این اتفاق را به توشه زندگی خود اضافه کنیم و اجازه دهیم با گذشت زمان این مسئله هضم شود. تلاش کنیم در حال زندگی کنیم و انقدر گذشته و آینده را برای این اتفاق شخم نزنیم.

انتخاب دوم: خود را انسان بدبخت و بدشانسی تصور کنیم و تمام جهان را علیه خودمان بدانیم و این اتفاق تلخ را بسط دهیم در کل جامعه و همه انسان ها با الفاظ بد خطاب کنیم و همه را مثل هم و خطاکار بدانیم.

پیشنهاد راه حل مناسب

حال بیاییم بررسی کنیم که کدام یک از انتخاب های بالا شادی و آرامش را به زندگی ما هدیه می دهد. پیشنهاد ما این است که در این شرایط بحران بیشتر در زمان حال زندگی کنیم و تمرکز خود را بگذاریم روی چیزهایی که تحت کنترل ما است. تمرکزمان را بگذاریم روی تجربیات و درس هایی که از این اتفاق گرفته ایم تا در آینده بتوانیم تصمیم های بهتری بر اساس این آموخته ها و تجربیاتمان بگیریم. بعضی از اتفاقات ناخوشایند تحت کنترل ما نیست اما رفتار و واکنش ما تحت کنترل خودمان است(می دانم در این شرایط سخت است اما با تمرین و تمرکز می توانیم روز به روز بهتر عمل کنیم)

تصمیمات و انتخاب های درست در زندگی ما تاثیر گذار هستند. پس بهتر است با خودمان و دنیا نجنگیم و تلاش کنیم آرامش، شادی و تندرستی را به زندگی خود هدایت کنیم.

2 دیدگاه برای “چرا من؟ چرا این اتفاق برای من افتاد؟

  1. Mohsen گفته:

    درود بر شما
    آدم است و انتخاب ، آدم است و اختیار ، آدم است و اشتباه ، ادم است و …. و در پایان این قصه آدم میماند و حسرت ، آدم میماند و آه و آدم میماند و تمام گذشته ای که گذشت، تمامش دو راهی هایی بود که می اندیشید بهترین تصمیم را گرفته است و حال که میگذرد میبیند خیر و یا اجبارهایی بود که در نهایت تبدیل شد به خیر
    و این انتخاب‌ها پایان ندارد پس اشتباهات و ایرادها هستند، بدانیم «املای نانوشته غلط ندارد» و گاهی « چو عاشق می‌شدم گفتم که بُردم گوهرِ مقصود
    ندانستم که این دریا چه موجِ خون‌فشان دارد» . بسیار سپاسگزارم از نویسنده محترم و خوش ذوق و گرامی و همچنین گروه محترم شادی افزا تندرست و شاد باشید

دیدگاه‌ها بسته شده است.