فروید : ” اشتیاق ما برای شادی و خوشبختی نتیجه تلاش ما برای جلوگیری از اضطراب است “
ارسطو : ” هدف اصلی انسان از زندگی ، رسیدن به نهایت خوشبختی است “
نیچه : ” تمایل به قدرت بیشتر ، زیربنای فعالیت های انسانی از جمله شادی است “
همه این موارد حس خوشبختی و شادی را به خواننده این متن انتقال می دهند اما هیچ کدام نمی توانند تعریف کاملی باشند . با این جملات از این بزرگان نمی توانیم شادی و خوشبختی را اندازه گیری کنیم و نمی شود واقعا به درک درستی از شادی و خوشبختی رسید ، دلیل آن را هم در مطلب قبل بررسی کردیم که برای رسیدن به معجون شادی لازم است که خیلی چیزها را با هم ترکیب کنیم .
نتیجه آزمایش ها و پرسشنامه ها برای شادی و خوشبختی
متاسفانه آزمایش ها و پرسشنامه ها هم نتوانستند تعریف درستی از شادی و مخصوصا خوشبختی به ما بدهند . آزمایش ها و پرسشنامه ها بیشتر حال و هوای همان افراد را در لحظه به ما نشان می دهند و نمی شود آن را به کل زندگی بسط داد .
روش های اندازه گیری شادی و خوشبختی
از آزمایش ها و پرسشنامه ها که آبی گرم نشد ، یعنی واقعا میزان شادی را نمی شود اندازه گیری کرد ؟ خوشبختانه پاسخ منفی است و به سادگی می شود خوشبختی و شادی را اندازه گیری کرد .
شادی را بر پایه ۵ عنصر اصلی یعنی : احساس مثبت ، تعامل یا ارتباط ، معنا ، موفقیت و روابط مثبت می توانیم اندازه گیری کنیم .
احساس مثبت : احساس های دوست داشتنی مانند : صمیمیت ، لذت ، راحتی ، اشتیاق
تعامل یا ارتباط : در اینجا منظور تعامل و ارتباط با همه جهان است نه فقط با افراد ، دقیقا همان حسی که هنگام انجام یک کار لذت بخش به ما دست می دهد و متوجه گذر زمان نمی شویم.
معنا : همان چیزی است که به ما احساس تکامل و رضایت می دهد ، اراده ای برای رسیدن به هدفی که به آن اعتقاد داریم .
موفقیت : احساس پیروزی به خاطر برنده شدن .
روابط مثبت : یک زندگی مملو از دوستان و عزیزانی که دوستشان داریم .
اکنون زمان اندازه گیری شادی و خوشبختی است و حتما با اندازه گیری دقیق این موارد می توانیم به معنای واقعی خوشبختی و شادمانی در زندگی پی ببریم .
درود بر شما
نام فلیسوفهایی به میان آمد که دنیا تمام قد به احترامشان میایستند وزنه های در فلسفه ، و چه معیارهای درستی برای اندازه گیری میزان شادی
خالی از لطف ندیدم که دو بیت از غزل حافظ را هم در این مقال بررسی کنیم که از نظر این حقیر آن هم به نوبه خود و با جهان بینی خاص خودش به نوعی این خوشبختی و شادی را به تصویر کشیده
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است
گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است
او نگاه او تمام خوشبختی در شخصیت سلطان است تعبیر هر کس از گل و می و معشوق متفاوت است و آنها را به شخص ، شی یا چیزی نسبت می‌دهد بلند پروازی شاعر و اشتیاق زیاد بنده به حافظ را هم در نظر نگیرید باز هم داستان ، داستان پیدا کردن شادیست
سپاس از ادیب و نویسنده خوش ذوق و گروه شادی افزا خوشبختی و شادی رابرایتان آرزو دارم
درود فراوان
“سلطان جهانم به چنین روز غلام است ”
چنین روز برای ما شادی افزایی ها هر روزی است که شما دیدگاه های زیبایتان را می نویسید و ما می خوانیم و لذت می بریم .
سپاسگزاریم
درود بر شما
من رو شرمنده بزرگواری و بلند منشی خود میکنید متشکرم
خیام هم با لطافت خاصی به این موضوع پرداخته خالی از لطف ندیدم که بنویسم تمام شما اساتید بنده هستید تفسیر با خودتان ?فقط عمر کوتاه را دریابید ?
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش