همه ما انسان هستیم و سرشار از احساسات. در زندگی همه ما اتفاقات تلخی افتاده یا خواهد افتاد که اصلا انتظارش را نداشتیم و غافلگیر شده ایم یا می شویم. بروز احساسات در این شرایط کاملا طبیعی است و اصلا نباید این احساسات را سرکوب کنیم. اگر این اتفاقات تلخ باعث شکل گیری بحران های هویتی زندگی ما شوند شناخت این بحران ها و دقت به احساسات می تواند اولین قدم برای رسیدن به آرامش باشد.
دقت کنیم این مطلب درباره بحران های مهم زندگی ما است که ارتباط مستقیم با شخصیت و هویت ما دارند. بحران های غافلگیر کننده یا بحران هایی که اصلا انتظارش را نداشتیم اتفاق بیفتد و در لحظه نمی توانیم تصمیم درستی برای آن ها بگیریم.
متاسفانه تا چنین صحبت هایی می شود هنوز یک عده ای منتظر جادو یا یک فرمول خارق العاده هستند که تمام این غم و غصه ها را بشورد و ببرد اما این طور نبوده و نخواهد بود ولی دلیل هم نمی شود که راه حل هایی وجود نداشته باشد.
انواع بحران های هویتی و شناخت آن ها
بسته به اینکه با چه رویداد تلخی درگیر می شویم بحران هایی هویت و شخصیت ما را تحت تاثیر قرار خواهند داد که این بحران ها را به ۴ دسته طبقه بندی می کنیم.
۱-رویداد تلخی که باعث می شود هویتی که در گذشته داشته ایم را در حال حاضر نداشته باشیم. مثال: رئیس یک شرکت معتبر در گذشته بوده ایم و اخراج شده ایم و اکنون دیگر آن پست و مقام را نداریم. بحران بیکاری امروز، بی انصافی کردن در حق مان، ناسپاسی دیگران از ما بخاطر این همه فداکاری باعث شده که دیگر نتوانیم با هویت گذشته خود ارتباط برقرار کنیم اما یادمان باشد فقط ما نیستیم که در این دنیا در حق مان بی انصافی شده و به راحتی ما را از جایگاهی که داشته ایم حذف کرده اند.
۲-به دنبال هویتی هستیم که به دست آوردن آن تقریبا غیر ممکن است. مثال: خرید خانه در تورم امروز ایران که با حقوق کارمندی چیزی نزدیک به تمام عمرمان زمان می برد که بتوانیم به رویای خانه دار شدن برسیم. اما در مطلب قبل بررسی کردیم که انسان هایی با طرز فکر مبتنی بر رشد حتی برای غیرممکن ها هم تلاش می کنند.
۳-درگیر هویتی هستیم که به تدریج علاقه مان را از آن از دست می دهیم. مثال: احساس و عشقی که در سال های اول ازدواج در اکثر جوان ها برای زیبا زندگی کردن وجود دارد و در سال های بعد کمرنگ و کمرنگ تر می شود و آن علاقه برای زندگی زیبای مشترک مثل روزهای اول نیست.
۴-دچار بحران هویتی می شوید که شخص دیگری هویت ما را برایمان انتخاب کرده است. مثال: به اجبار در رشته دانشگاهی که مورد علاقه ما نیست تحصیل می کنیم. به اجبار مشغول به کاری هستیم که علاقه ای به آن نداریم و این ها را به هر دلیل و هر شکلی دیگران برای ما انتخاب کرده اند.
راه حل تمام این بحران ها
بسیاری از شما راه حل تمام این بحران ها را می دانید، کاملا درست است تلاش، تلاش و باز هم تلاش. مسئولیت امروز زندگی خود را بپذیریم و خارج از اینکه در گذشته چه اتفاقی برایمان افتاده، ما مسئول زندگی امروز خود هستیم. تلاش کنیم و آن طور که لازم است برای خوشبختی و شادی زندگی امروز و آینده خود تغییر کنیم.
