طرز فکر مبتنی بر رشد یا طرز فکر ایستا؟

طرز فکر مبتنی بر رشد یا طرز فکر ایستا؟

اگر طرز فکر را به دو دسته یعنی ایستا و مبتنی بر رشد طبقه بندی کنیم، طرز فکر ایستا بر اساس استعداد و ذاتی است و طرز فکر مبتنی بر رشد بر اساس تلاش شکل می گیرد. ما جز کدام دسته هستیم؟ هر کدام چه خصوصیاتی دارند؟ آیا این نوع نگرش ها قابل تغییر به یکدیگر هستند؟ کدام یک ما را به سمت شادی و موفقیت هدایت می کند؟

سناریوهای طرز فکر مبتنی بر رشد و ایستا

سناریو اول: بشقاب از دست کودک می افتد و می شکند و مادر داد می زند چکار می کنی چرا حواست نیست، سرویسم را ناقص کردی. بیا برو یک کار ساده را بلد نیستی.

سناریو دوم: بشقاب از دست کودک می افتد و می شکند و مادر با نگرانی می گوید چی شد عزیزم؟ فدای سرت، اشکالی نداره، مواظب باش خرده های بشقاب دست و پات را نبره. بیا این جارو را بگیر و خرده بشقاب ها را تمیز کن و از این به بعد بیشتر دقت کن.

کودکان با طرز فکر مبتنی بر رشد به دنیا می آیند، کنجکاو هستند، دوست دارند امتحان کنند، یاد بگیرند، سوال می کنند و طبیعتا خطا می کنند و شکست هم می خورند. والدین نقش بسیار مهمی دارند برای رشد این طرز فکر یا تبدیل کردن نگرش مبتنی بر رشد به ایستا.

خصوصیات طرز فکر ایستا و مبتنی بر رشد

باورهای ما در مورد دستیابی به چیزهای مختلف از طرز فکرمان ناشی می شود که طرز فکر می تواند ایستا یا مبتنی بر رشد باشد.

انسان هایی با طرز فکر مبتنی بر رشد برای یادگیری و کسب مهارت تلاش می کنند. از دید این افراد زندگی همیشه در حال تغییر است. این انسان ها چالش های زندگی را می پذیرند و تلاش می کنند مسائل بیشتری را حل کنند و هر چالشی را فرصتی برای رسیدن به اهدافشان می دانند. این افراد به دنبال بهتر بودن از دیگران نیستند و همچنان از تلاش کردن لذت می برند. در کار گروهی در خدمت تیم هستند و قدردان زحمات دیگران هستند. این افراد سرنوشت خود را از نو می سازند و حتی برای ممکن کردن غیر ممکن ها تلاش می کنند.

انسان هایی با طرز فکر ایستا شکست خود را گردن این و آن می اندازند و از شکست خوردن شدیدا ناراحت و عصبانی می شوند. از دید این افراد انسان ها یا ذاتا با استعداد و توانا هستند یا بی استعداد و ناتوان. این افراد فکر می کنند دیگران دائما آن ها را قضاوت می کنند و همیشه تلاش می کنند هوش و استعداد خود را به رخ دیگران بکشند. از اشتباه کردن می ترسند که نکند از دید دیگران بی کفایت و فاقد صلاحیت شوند و همیشه این افراد دنبال تایید شدن هستند.

اکنون انتخاب و تغییر با ماست و این موضوع ثابت شده است که افراد بی استعداد با تلاش و پشتکار به راحتی می توانند از انسان های باهوش و با استعداد پیشی بگیرند. طرز فکر ما، باورهای ما را می سازند و باورهای ما، زندگی ما را. و در آخر یادآوری یکی دیگر از رازهای شادی و خوشبتی: تلاش، تمرین و پشتکار.