عدد شانس من هفت است . آن کیف کوچک طلایی یا این کت شلوار راه راه نقره ای برایم شانس می آورد . نگران نباشید وابستگی به شانس به هر نحوی در زندگی همه ما وجود دارد و همه ما انسان ها کم یا زیاد به هر نحوی تلاش می کنیم که برای شانس های زندگیمان دلیل بیاوریم و آن را به چیزی یا حتی کسی ربط دهیم . تصادف است ، شانس است و پذیریش این موضوع می تواند جلوی بسیاری از خطرهای احتمالی را بگیرد .
اشتباه نکنید ، نمی خواهم اینجا این موضوع را مطرح کنم که موفقیت انسان ها می تواند به شانس بستگی داشته باشد یا خیر که اگر هم موفقیت ما وابسته به شانس باشد به راحتی می تواند غم عجیبی وارد زندگی ما کند که سالیان سال وقتی به گذشته نگاه می کنیم ناراحت می شویم که چرا چنین کردیم .
بهتر است برای اینکه بتوانیم راحت تر با موضوع شانس رو به رو شویم از آن به عنوان قانون علمی احتمالات یاد کنیم . قبول دارید که احتمال برد یا باخت ما در یک مسابقه تلویزیونی سرگرم کننده بالای ۵۰ در صد است و در یک عمل تخصصی قلب باز نقش شانس می تواند کمتر از یک درصد باشد ؟ حال سوال این است که زندگی خود را دست چه کسی بسپاریم ، یک متخصص جراح قلب یا یک بازی شانس تلویزیونی ؟
وابستگی به شانس یا وابستگی به تلاش ؟!
به نظر من انسان هایی بیشتر به سمت شانس یا احتمالات هدایت می شوند که کمتر تمایل دارند تلاش کنند و می خواهند یک شبه ره صد ساله را طی کنند و پله های موفقیت را صد تا صد تا بالا بروند . اگر بحث سرمایه گذاری است چه دلیلی دارد وقتی می توانیم روی خودمان سرمایه گذاری کنیم که کاملا تحت کنترل خودمان است و با آموزش ، تلاش و پشتکار می توانیم درصد شانس را کمتر کنیم وارد بورس شویم .
دوباره شروع نکنید ، بورس خوب است ، نقش آموزش ، علم و آگاهی در بورس بسیار پر رنگ است ، قبول . اما بحث در اینجا انتخاب است که شادی زندگی خود را به کدام یک از این دو گره می زنیم ، بورس یا خودمان ؟
شانس وجود دارد نمیتوانم منکر وجود شانس باشیم ولی باید بدانیم شانس را خودمان به وجود میاوریم من بارها به مصاحبه مربیان بزرگ تیمهای فوتبال دنیا گوش کردم میگویند شانس ما برای برد کم بود منظورشان این است که تعداد موقعیتهایی که برای برد باید فراهم می‌کردند کم بوده به عبارتی تعداد توپ‌ها روی دروازه حریف بگذارید مثال دیگری بزنم فکر کنید یک کمانگیر قهار میخواهد تیری به سمت سیبل شلیک کند اول تیر را در کمان قرار می‌دهد نشانه گیری می‌کند تمام تجربه و تمرینات که تا به حال انجام داده را به کار می‌گیرد تمرکز می‌کند یعنی تمام تمرین‌های روحی که تابه حال انجام داده بعد تیر را شلیک می‌کند فاصله رسیدن تیر تا هدف می‌شود شانس ، می‌توان مقدار شانس خوردن به هدف را با رعایت تمام نکاتی که گفتم بالا برد .
اما بهترین چیزی که راجع به شانس می‌توان گفت این است باران در همه جا به صورت یکسان میبارد فقط باید پیاله هایمان را درست نگه داشته باشیم .
بسیار سپاسگزارم از نگارنده ارجمند
درود بر شما
سپاس از توضیحات کاملتان . به نظر من موضوع شانس از آن موضوعاتی هست که بین انسان ها اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد . بیشتر تمرکز من در این مطلب این بود که شانس وجود دارد و اگر آن را بپذیریم و در برابرش مقاومت نکنیم حتما درهای بیشتر از موفقیت به رویمان باز می شود . درباره مثال اولتان که در مورد تیم های فوتبال زدید من هم فرمایش شما را قبول دارم و تلاش می تواند نقش شانس را کمرنگ کند اما در همان زمین فوتبال می تواند ناگهانی باران ببارد و بازیکنان مجبور باشند در زمین بارانی بازی کنند و با اینکه برای هر دو تیم شرایط یکسان است اما شانس این دو تیم نسبت به تیم هایی که در یک روز آفتابی در زمینی خشک بازی می کنند کمتر بوده .
من تلاش کردم در این مطلب این موضوع را باز کنم که با اینکه شانس در زندگی وجود دارد اما در زمان ها و مکان هایی که می دانیم شانس در آن تقش اساسی دارد خودمان آگاهانه وارد آن نشویم یا حداقل کمتر ریسک کنیم . سعی می کنم مطالب بیشتری درباره شانس بنویسم و بررسی کنم که چقدر در موفقیت و شادی ما انسان ها نقش دارد . باز هم بینهایت از لطف و توجه صمیمانه شما سپاسگزارم .
درود بر شما استاد ارجمند
از اینکه وقت میگذارید و مطالب بنده را میخوانید صمیمانه سپاسگزارم
شانس یک کلمه چهار حرفیست که می‌توان روزها درموردش صحبت کرد وقتی تعداد مترادفهای آن را میبینیم متوجه میشویم که چقدر می‌تواند جای بحث داشته باشد از ادبیات و داستان گرفته که با همای سعادت که همان شانس است شروع می‌شود تا آمار و احتمال ریاضیات و …..
تشکر از شما با متنهای زیباتون
و درنهایت شانس خوب میتونه برای آدم شادی بیاره ??
امروز قبل از ظهر متنی راجع به شانس نوشتم گویا بدستتان نرسیده است که این هم دلیل وجود شانس است شاید بخت بنده خوابیده بود و اقبال با ما یار نبود پس شانس وجود دارد
نمیدانم که بدستتان رسید یا نه به هر روی بی روی یکبار دیگر اگر یادم بیاید همان را تکرار میکنم
شانس وجود دارد ولی ما خودمان در به وجود امدنش نقش داریم من بارها مصاحبه مربیان بزرگ فوتبال دنیا را شنیده ام مثلا میگویند ما شانس کمی برای گل داشتیم یعنی تعداد توپ‌هایی که به سمت دروازه حریف بردیم کم بود با زیادتر شدن شانس یا همان تعداد توپ‌ها می‌شود به گل یا همان هدف نزدیک شد پس خود ما در شانس میتوانیم دخیل باشیم مثال دیگری وجود دارد که به نظرم جالب تر است ، فکر کنید در یک مسابقه کمانگیری یک تیر انداز ابتدا تیر گذاری می‌کند سپس هدف گیری می‌کند تمام تمارین و تجربه خود را به کار میگمارد انگشتش روی ماشه زه را تا آخر میکشد تمرکز می‌کند و شلیک می‌کند از بعد از آنکه تیر رها شد تا زمانیکه به هدف اثابت کند شانس تیر را با خود میبرد شاید به ندرت ولی حتما دیده اید که در حین مسابقه توپ تنیس به پرنده برخورد می‌کند این شانس بد هم برای پرنده است و هم برای تنیسور ولی شانس خوبه حریفش است انسان‌ها می‌توانند با تلاش و پشتکار و همچنین علم و دانش شانس خود را برای رسیدن به هدف زیاد کنند الباقی توکل بر خدا ، و در آخر وقتی باران میبارد به همه جا یکسان میبارد باید حواسمان باشد که کاسه هایمان برعکس نباشد .
ممنون و سپاسگزارم از همگی دست اندرکاران و همچنین نویسنده محترم
درود بر شما .
متن زیبای شما را دریافت کردیم اما کم سعادتی از ما است که کمی با تاخیر آن را تایید می کنیم ولی بدون تعارف حداقل برای ما اینطور است که متن هایتان اگر تکراری هم باشد باز حاوی مطالب جدید و تاثیرگذار است . سپاس از شما
درود بر شما
سپاس از لطف و محبت شما از این همه محبت شما ممنونم