حتما این جملات را شنیده اید که ” توی خودت نریز، احساست را بروز بده، خود خوری نکن” این احساسات چه شکلی هستند؟ ما باعث رنجش دیگران می شویم یا دیگران باعث ناراحتی ما؟ (در این مطلب منظور احساس ناراحتی و خشم است) اگر احساس خود را بروز ندهیم امکان دارد از داخل منفجر شویم؟ اجازه دهید ابتدا این نوع احساس ها را به دو دسته طبقه بندی کنیم و بعد به دنبال راه حل های مناسب باشیم.
۱- دیگران باعث رنجش ما شده اند
در این حالت سعی کنیم احساسات خود را بروز دهیم. یک گروه امن یا حداقل یک نفر را پیدا کنیم که بدون اینکه قضاوت شویم بتوانیم احساس خود را با آن ها در میان بگذاریم. اجازه ندهیم این حس های ناخوشایند درون ما تلنبار شوند و یک روز منفجر شوند.
تا می توانیم از کسی متنفر نشویم. اگر از کسی دل چرکین هستیم و نمی توانیم کار خطایی که او در حق ما انجام داده است را فراموش کنیم حداقل بی تفاوت باشیم و درس بگیریم.
بخشیدن و فراموش کردن خطای دیگران بهترین راه است. اگر کسی را می بخشیم واقعا فراموش کنیم و دائما اشتباه و خطا او را در سر او نکوبیم و او را بخاطر اشتباهش سرزنش نکنیم.
۲- ما باعث رنجش دیگران شده ایم
در این حالت امکان دارد عذاب وجدان داشته باشیم و بخاطر اینکه به هر دلیلی به شخصی آسیبی رسانده ایم ناراحت باشیم. در این وضعیت باید تلاش کنیم که خطا خود را جبران کنیم.
پیشنهاد می کنم در این موقعیت برای آرامش دادن به خودمان و پیدا کردن راه حل مناسب نقش مشاور را برای خود بازی کنیم یعنی تمام وقایا را از بیرون ببینیم، در این حالت چکار می کنیم؟ احتمال دارد با خودمان مهربان باشیم، همزاد پنداری کنیم و خودمان را درک کنیم و حتما بعد از آرامش نسبی که از این طریق به دست می آوریم، می توانیم راه حل مناسبی هم پیدا کنیم.
درود بر شما
دسته بندی درست و بجایی بود اما آنجا بیشترین رنجش بر انسان وارد میشود که میدانی عملی را انجام داده ای که حتی جای بخشش هم برای خودت باقی نگذاشتی، انسانها هر چند با گذشت و هر چند مهربان باشند گاهی نمیتوانیم به بخششان امید داشته باشیم و باید این حس ناخوشایند را تا پایان جهان با خودمان بکشانیم، احساس پشیمانی از هر عملی میتواند در کم کردن از آلام حس ناخوشایند مفید باشد اما درگیری وجدان که مانند پاسبان نگهبان روحیات انسانی هر فرد است با حس پشیمانی که هر لحظه انسان را احاطه کرده است و به نوعی حس فرار از عمل انجام شده است، خود این جدال میتواند هر لحظه انسان را دچار همان حس ناخوشایند کند که طبیعتا شادی را از انسان میگیرد، بهتر است از این به بعد سکان کل زندگی را به دست عقل سلیم بدهیم، خرد و اندیشه درست، تا درگیری ذهنی کمتری داشته باشیم ، هر چند معتقدم اشتباه پیش می اید، اما متاسفانه بازگشت به نقطه آرامش قبل ممکن است دیگر امکان پذیر نباشد، بدترین جای داستان انجاست که از خودمان برای خودمان طلب مغفرت کنیم چون خودمان میدانیم چه ظلمی در حق خودمان کردیم و این منی که میسوزد دیگر مهم نیست در بهشت برین باشد یا جهنم هولناک . بسیار سپاسگزارم از نویسنده محترم و گرامی و همچنین گروه پر تلاش شادی افزا ، تندرست و شاد باشید
درود بر شما
چند بار متن زیبایتان را خواندم، حتی درگیری با این جملات هم دل آشوبه می آورد چه برسد به انجامش . باید بیشتر مواظب باشیم.
سپاسگزارم