کودکان چکار می کنند؟ چگونه رفتار می کنند؟ چه کارهایی را انجام می دهند که ما بزرگترها انجام نمی دهیم؟ چگونه از لحظه حال لذت می برند که ما بزرگترها بلد نیستیم یا فراموش کرده ایم؟ تقلید از کودکان، رمز آرامش و شادی است.
تعادل ردپاهای خود را در صحنه زندگی حفظ کنیم
زندگی را همانند یک صحنه خالی تصور کنیم. وقتی انسانی به دنیا می آید کودکانه وارد این صحنه خالی می شود. با رفتارهای کودکانه اش ردپاهایی در این صحنه به جا می گذارد. او کودکانه از تمام لحظه های زندگی لذت می برد، زندگی را لمس می کند و از بالا و پایین های روزگار هراسی ندارد. گاهی زمین می خورد حتی شاید اشک بریزد اما دوباره بلند می شود و دوباره تجربه می کند. می دانم نیاز به مراقبت دارد و بعضی جاها دست به کارهای می زند که می تواند برایش خطرناک باشد اما الان بحث این است که این کودک چطور عاشقانه زندگی را می فهمد و از آن لذت می برد.
یک کودک با هر چیز کوچکی سرگرم می شود و لذت می برد: یک پارچه گلوله شده به عنوان توپ می تواند ساعت ها او را سرگرم کند. یک عدد نان باگت در دستان کودک می تواند به ما رمز و راز خمیربازی را یادآوری کند. آیا ما در بزرگسالی از این رفتارهای کودکانه لذت می بریم؟ هر چیز کوچکی می تواند برایمان لذت بخش باشد؟ نوشیدن یک قهوه گرم در کنار پنجره برایمان شیرین است یا تلخی قهوه یادآور مشکلات ریز و درشت زندگی است. ردپای ما در صحنه خالی زندگی چگونه است؟
علاقه مندی های خود را لیست کنیم تا به آرامش و شادی برسیم
همانطور که برای برنامه های مهم کاری و زندگی خود یک لیست روزانه تهیه می کنید و مسائل مهم زندگی را به عنوان اولویت های اول در بالای لیست می نویسم. هر روز سعی کنیم علاقه مندی های خود را هم به ترتیب اولویت بنویسیم و روی یک کاغذ لیست کنیم. شاید زمان ببرد که بتوانیم ردپاهای متعادلی بر روی صحنه زیبای زندگی خود ثبت کنیم اما به مرور زمان و با پافشاری روی لیست علاقه مندی های خود به سمت کودک شدن هم حرکت خواهیم کرد.
درود بر شما
کودکان تا قبل از نوجوانی تقریبا همه یک شکل تصمیم میگیرند یک شکل زندگی میکنند و از هر فرصتی برای شادی استفاده میکنند فارغ از رنگ، موقعیت ، جغرافیا، قد، وزن و هر چیز دیگری فقط بازی میکنند و شادی و ان ارامشی که در چشمانشان هست انگار در این دنیا نیستند و از سیاره دیگری آمده اند ، شاید بزرگترین تفاوت تنها این باشد که آنها با قلبشان تصمیم میگیرند نه با مغزشان ، آدمها وقتی بزرگتر میشوند و مغزشان بایدها و نبایدها را برایشان ترسیم میکنند دیگر با هم فرق خواهند کرد و این مغز متکبر مغرور است که فرصتها را برای لذت بردن از دست میدهد آنها با دلشان تصمیم میگیرند هر کاری دلشان میخواهد میکنند تمام زندگیشان ریسک است دیگر برق خطر ندارد از ارتفاع نمیترسند اینکه هم بازیشان اصلا از کدام سیاره آمده مهم نیست چه برسد به جنسیت و هویت و …. البته که نقشه راهبردی عقل نیکوست اصلا ضروریست سکان زندگی را دست منطق بسپاریم ولی لازم است او گاهی استراحت کند چون ما دل هم داریم دلمان میخواهد میان همهمه شهر شلوغ تفریح کنیم دلمان میخواهد گاهی والدینمان را ببینیم دلمان میخواهد گاهی فلان غذا که برایمان خوب نیست بخوریم اصلا دلمان میخواهد عاشق شویم و دلمان میخواهد گاهی بچه باشیم و بزرگ نشویم .
متن زیبای شما مرا به سرزمین کودکی برد، کودکی خودم و کودکی فرزندم که هنوز هم با قلبش تصمیم میگیرد دوستش دارم او حتی نمیدانست تا تولد بعدیش چند ماه زمان دارد و هر روز برای خودش تولد میگرفت و شاد بود سپاس از شما و مجموعه پرتلاش شادی افزا بی شک شما هم برای بیشتر کارهایتان از روی قلب تصمیم میگیرید
درود بر شما
و خوشا به سعادت فرزندی که پدری دارد که همچنان با دلش انقدر عاشقانه می نویسد که بر دل می نشیند .
تیم شادی افزا همیشه سلامتی و شادی شما و خانواده محترمتان را از پروردگار خواستار است .
شاد و تندرست باشید .