سال ها است که به دنبال معنای زندگی هستیم. نظر فیلسوف های بزرگی چون ارسطو و سقراط و کتاب های مطرح در این زمینه را بررسی می کنیم که بالاخره متوجه شویم زندگی چه معنا و مفهومی دارد. چرا بعضی انسان ها در زندگی اهداف مشخصی دارند و بعضی ها اهداف مشخصی را دنبال نمی کنند؟ انسان های موفق چه چیزهای متفاوتی را از زندگی یاد گرفته اند که انسان های ناموفق نمی دانند؟
آیا قصه پینوکیو معنای زندگی است؟
آرزوی پینوکیو این بود که از شر طناب هایی که او را کنترل می کنند رها شود و به یک انسان تبدیل شود تا بتواند کنترل زندگی خود را به دست گیرد. پینوکیو بالاخره انسان شد، از شر طناب های که او را کنترل می کردند رها شد اما در مسیر زندگی با چالش های زیادی رو به رو شد. او باید همواره تلاش کند، بجنگد تا بر مشکلات فایق آید. او آزاد شد اما بهای این آزادی را باید پرداخت می کرد.
تلاش برای برنده بودن
مغز انسان های برنده هورمون سروتونین را بیشتر ترشح می کنند این هورمون حال انسان را به طور کلی خوب می کند. شادی، آرامش، تمرکز زیاد، انگیزه بالا، خواب راحت، حتی هضم خوب غذا و سلامت استخوان ها نتیجه ترشح هورمون سروتونین در بدن است. دشمن سروتونین، استرس و نگرانی است و مانند پینوکیو چوبی دربند و گرفتار بودن است. انسان های برنده آزاد هستند و با مشکلات زندگی می جنگند، برای اهدافشان تلاش می کنند و حالشان خوب است و معنا و مفهوم زندگی را خوب می فهمند.
هورمون اکتوپامین در افراد بازنده بیشتر است. انسان های بازنده فقط روز را به شب می رسانند و اهداف خاصی را در زندگی دنبال نمی کنند. اکثر حوصله انجام کاری را ندارند، در طول روز افسرده و خواب آلوده هستند و جسمی خسته دارند.
اگر می خواهیم اکتوپامین در بدنمان ترشح نشود باید سرمان را بالا بگیریم و ژست یک انسان برنده را به خود بگیریم، و بعد با برنامه ریزی و هدف گذاری برای زندگی خود می توانیم پرقدرت جلو برویم و از لحظه لحظه زندگی جذاب خود لذت ببریم.
زندگی چیز پیچیده ای نیست فقط لازم است اجازه ندهیم که سلامت جسم و روحمان به خطر بفیتد. همچنان به یاد داشته باشیم تمرین و تکرار راه حل یک زندگی زیباست.
درود بر شما
جناب سپهری میفرماید :
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه اکنون است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است
روشنی را بچشیم
شب یک دهکده را وزن کنیم خواب یک آهو را
گرمی لانه لک لک را ادراک کنیم
روی قانون چمن پا نگذاریم
در موستان گره
ذایقه را باز کنیم
و دهان را بگشاییم اگر ماه درآمد
و نگوییم که شب چیز بدی است
و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ
و بیاریم سبد
ببریم این همه سرخ این همه سبز
صبح ها نان و پنیرک بخوریم
و بکاریم نهالی سر هر پیچ کلام
و بپاشیم میان دو هجا تخم سکوت و ….
ممکن است که به متن شما خیلی ربطی نداشته باشد ولی حس خوبی داشت
سپاس بسیار از نگارنده گرامی همچنان دلسوز و پر انرژی و سپاس از گروه محترم شادی افزا
درود بر شما
شعرهای سهراب سپهری همیشه حس خوبی دارد، این همه استعاره های زیبا در شعرهای سهراب باعث می شود هر شخص که شعرهای او را می خواند دنیایی از تصاویر زیبا را برای خود خلق کند و سهراب استادانه در خلق این تصاویر به مخاطب خود کمک می کند و او را غرق لذت می کند.
سپاس از شما