در قسمت اول این مطلب اهمیت اولویت های زندگی را با هم بررسی کردیم و متوجه شدیم که تمرکزمان را روی یک یا چند کار باید محدود کنیم تا هر چه سریعتر به اهدافمان برسیم. در این مطلب راهکارهای دیگری را بررسی می‌کنیم که بر اساس تمرکز بیشتر بر اولویت های زندگی بتوانیم مسیر رسیدن به موفقیت را هموار کنیم و سرعت ببخشیم.
در دنیای شلوغ امروزی خواسته و ناخواسته زمان های زیادی تمرکزمان به هم می خورد و نمی توانیم روی یک کار تمرکز کنیم مثلا در هنگام مطالعه یک کتاب مهم ، ناگهان تلفن زنگ می زند یا همسرمان ما را صدا می زند و صدها چیز دیگر به راحتی تمرکزمان را به هم می زند و شاید برای ذهن بهانه گیر ما فرصتی شود که به آن کار دیگر ادامه ندهیم ، اما حداقل می توانیم خودمان این تمرکز را به هم نریزیم و چند کار را باهم انجام ندهیم .
بازهم مثال ساده ای می زنم چیزی که حتما همه ما هر روز آن با آن مواجه می شویم . مجددا مشغول خواندن کتاب مهمی هستیم و متوجه صدای پیامک تلفن همراهمان می شویم ، گوشی را برمی داریم که پیامک را چک کنیم و یک پیامک تبلیغاتی را می بینیم و بعد مجددا بر می گردیم و مطالعه کتاب را ادامه دهیم (البته این ایده آل ترین حالت است زیرا در اکثر مواقع بعد از خواندن پیامک احتمال این وجود دارد که حواسمان به چیزهای دیگر مانند شبکه های اجتماعی هم پرت شود) . این جابجا شدن از هر کاری به کار دیگر هر چقدر هم که ساده و سریع باشد باعث می شود که تمرکز ما از بین برود و برگشتن به تمرکز کاری قبلی زمان بر خواهد بود و بهره وری کاری به شدت پایین می آید .
راهکار ساده : زمان انجام کارهایی که جز اولویت های زندگی ما هستند و درجه اهمیت آنها بالا است و نیاز به تمرکز بالایی داریم ، می توانیم جلو راه‌هایی که باعث حواس پرتی ما می شود را بگیریم مثلا تلفن همراه خود را در حالت بی صدا قرار دهیم ، اینترنت موبایل خود را خاموش کنیم تا پیام های شبکه های اجتماعی مزاحم کار ما نشوند و بهتر است که در اتاق خود را ببندیم و قبلش هم به خانواده اطلاع دهیم که می خواهیم یک کار مهمی انجام دهم و نیاز به تمرکز داریم و لطفا مزاحم نشوید.
انجام کارهای مهم در زندگی نیاز به تمرکز بالایی دارد و این تمرکز بالا از ما انرژی زیادی می گیرند و انجام دادن کارهای مهم زندگی برای مدت طولانی در روز بدون استراحت یا انجام کارهای مهم در زمان‌هایی که خسته هستیم و انرژی کافی برای آن کار را نداریم طبیعتا راندمان کاری ما را پایین می آورد و در تصمیم گیری های مختلف دچار مشکل می شویم و نتایج قابل قبولی بدست نمی آوریم.
راهکار این موضوع هم بسیار ساده است : مدیریت زمان ، راهکار مناسبی است برای کارهای مهم که همیشه انرژی کافی را داشته باشیم . کارهای مهم روزانه را در زمان های مناسب تری از روز انجام دهیم که انرژی کافی داریم . یک کار طولانی را تقسیم بندی کنیم و در زمان‌ها مختلفی در روز انجام دهیم و بین هر زمان مشخصی که خسته می شویم زمان کوتاهی را استراحت کنیم و حتی می توانیم یک خوراکی مفید و پر انرژی میل کنیم.
استیو جابز نه گفتن های زندگی خودش را یکی از عوامل موفقیت خود می دانست و همیشه برای کارهایی که به آنها نه گفته بود افتخار می کرد . برای تمرکز بیشتر باید بتوانیم خودمان را محدود کنیم به چیزهای مهم زندگی و قاطعانه به کارهای بی اهمیت و حتی کم اهمیت نه بگوییم. رسیدن به موفقیت و اهدافمان یعنی داشتن کیفیت بالا و هیچ گاه کیفیت را فدای کمیت نکنیم.
با تمام این حرف‌ها و دانستن اهمیت بالای نه گفتن اما همچنان نه گفتن مخصوصا به دوستان و فامیل برای بسیاری از ما سخت است . وقتی دوست یا عزیزی کاری از ما می خواهد خیلی سخت است به او نه بگوییم و با اینکه می دانیم با گفتن بله به این شخص محترم زندگی خودمان دچار مشکل می شود.
راهکار چیست؟ می توانیم به صورت غیر مستقیم نه بگوییم و می توانیم آن شخص را راهنمایی کنیم و راه های جایگزینی را به او پیشنهاد دهیم و افراد دیگری را که می توانند کار او را انجام دهند به او معرفی کنیم و اگر بازهم شخص مقابلمان نه گفتن ما را نپذیرفت و فقط کار خودش برایش اهمیت داشت و زمان و منافع ما برای او هیچ اهمیتی نداشت، حالا ما هستیم که باید بین این فرد یا کارهای مهم خودمان یکی را انتخاب کنیم.
درباره مشخص کردن اهداف زندگی و نوشتن آنها روی کاغذ و برنامه ریزی برای اهداف در مطالب پیشین بارها صحبت کرده‌ام و اجازه دهید مجددا تکرار نکنم و در اینجا مسیر رسیدن به اهداف را باهم بررسی می کنیم . طبیعی است که هر چقدر این مسیر واضح و شفاف تر باشد به همان قدر هم رسیدن به اهدافمان راحت تر و سریعتر خواهد بود پس قبل از شروع کار و در مسیر رسیدن به اهدافمان سعی می کنیم این مسیر را بارها و بارها در ذهنمان تصور کنیم و سعی کنیم تصویر شفافی برای خودمان ترسیم کنیم.
اولویت بندی کارها و امور زندگی باعث می شود که بتوانیم تعادل را بین زندگی شخص و کاری خود برقرار کنیم اما فقط در صورتی این امر امکان پذیر است که به هر دو (زندگی شخص و زندگی کاری) اهمیت دهیم و فشار کاری باعث نشود که اولویت های زندگی شخصی خود را فراموش کنیم و به آنها توجه ای نکنیم.
فرض می کنیم که اولویت های اول زندگی خود را مشخص کردیم، اهدافمان کاملا مشخص است، استراتژی کاری داریم و پر تلاش می خواهیم با نظم در این مسیر موفقیت حرکت کنیم اما در محیط اطراف ما، دوستان، خانواده و کارهای دیگر هیچ کدام منتظر ما نمی مانند و همچنان با سرعت جلو می روند و بسیاری از آنها مستقیم و غیر مستقیم به ما مربوط می شوند ، حال چه اتفاقی می افتد؟ چگونه تمرکز خود را روی اولویت های زندگی قرار دهیم ؟ آیا می شود بقیه کارها به غیر از اولویت های اول را بی خیال شد؟
جواب همه این سوال‌ها را می توان در مدیریت زمان و برنامه ریزی پیدا کرد. به اولویت های اول زندگی خود اعتماد کنیم و برنامه ریزی کنیم که با تمرکز به کارهای مهم و با اهمیت زندگی برسیم و در کنار آن تعادل در زندگی را هم برقرار کنیم و به کارها و مسائل دیگر زندگی هم با برنامه ریزی منظم توجه و رسیدگی کنیم.
در این دو مطلب متوجه شدیم که چقدر تمرکز بر روی اولویت های زندگی مهم است ، اولویت های زندگی ما در زمان های مشخص زندگی یک چیز یا نهایتا چند چیز مهم است که با برنامه ریزی و مدیریت برای رسیدن به آنها تلاش می کنیم و سعی می کنیم موارد دیگر زندگی باعث نشوند که تمرکزمان را برای رسیدن به اهدافمان از دست بدهیم . این دو مطلب خلاصه کتاب آن یک چیز اثر گری کلر و جی پاپاسان بود که امیدوارم مورد توجه و استفاده شما عزیزان قرار گرفته باشد .
