چه زمانی می توانیم بگوییم که از زندگی خود راضی هستیم؟ رضایت از زندگی در چه شرایط و موقعیت هایی شکل می گیرد؟ آیا درآمد و پول بیشتر، ما را خوشحال می کند؟
روانشناسی به نام اد دینر (ED DIENER) تحقیقاتی را در این زمینه انجام داد و متوجه شد که درآمد بالا با رضایت زندگی رابطه مستقیم دارد و هر چه وضعیت مالی افراد بهتر باشد سطح رضایت آن ها هم از زندگی بیشتر می شود. البته طبق آمارهای جهانی این رابطه بستگی دارد که در چه کشوری زندگی می کنیم اگر در یک کشور فقیر زندگی می کنیم این رابطه می تواند درست باشد یعنی با افزایش درآمد رضایت انسان ها از زندگی بالا می رود و احتمالا به این دلیل است که اگر خیلی فقیر باشیم شاید از عهده نیازهای اولیه و اساسی زندگی هم بر نیاییم. اما در کشورهای ثروتمند اگر چه درآمد تاثیرگذار است اما خیلی پا به پای رضایت حرکت نمی کند، یعنی در حقیقت وقتی نیازهای اولیه و اساسی زندگی تامین است پول بیشتر خیلی کمک چندانی به ما نمی کند.
آیا واقعا رضایت از زندگی به پول وابسته است؟
شاید تعریف بسیاری از مردم برای یک کار خوب کاری است که درآمد بالایی داشته باشد و حتی حاضرند پول زیادی خرج کنند تا به پول بیشتری برسند مثل سرمایه گذاری یا پول خرج کردن در بورس یا ارزهای دیجیتال و موارد دیگری بدون اینکه اطلاعات و مهارت کافی داشته باشند. چرا انسان های برای موارد دیگر سرگرم کننده ای مثل خرید کتاب، دیدن فیلم خوب، سفرهای جذاب انقدر پول خرج نمی کنند پس می شود نتیجه گرفت که سرمایه گذاری در زمینه های مختلف به دلیل سرگرمی نیست بلکه می تواند دلیلش این باشد که امیدواریم که پول بیشتری به دست بیاوریم.
با توجه به اینکه امروزه نیازهای اساسی انسان ها خیلی راحت تر و بهتر از گذشته فراهم می شود معنای آن می تواند این باشد که رضایت زندگی در حال حاضر بیشتر از گذشته است؟ میانگین آماری کشورهای مختلف این را نشان نمی دهد و بیانگر این است که اگر چه در گذشته حتی امکانات اولیه و اساسی هم برای بسیاری از مردم در دسترس نبوده است اما رضایت آن ها از زندگی بیشتر بوده است. اگر امروز کوچکترین نیازمان را حتی برای زمان کوتاهی از دست بدهیم از رضایت زندگی ما کم خواهد کرد مانند قطع چند ساعت آب یا برق ولی در گذشته اینطور نبوده است و احتمالا دلیل اصلی آن عادت به آن شرایط بوده است.
دیوید مایرز (DAVID MYERS) نویسنده کتاب پارادوکس آمریکایی توضیح می دهد که ما در یک تناقض زندگی می کنیم و او می گوید که جوانان امروز با امکانات و پول بیشتر نسبت به پدربزرگ ها و مادربزرگ های خود رضایت کمتری از زندگی دارند و بیشتر دچار استرس و افسردگی می شوند.
چقدر پول کافی است؟
آیا آستانه ای برای این موضوع وجود دارد یعنی نقطه ای وجود دارد که اگر درآمدمان به آن نقطه برسد دیگر خوشحال نشویم. در آمریکا نتیجه آماری عدد ۷۵۰۰۰ دلار در ماه را نشان می دهد که بعد از آن دیگر درآمد بیشتر باعث خوشحالی نمی شود. کاملا درست است که این یک میانگین آماری در آمریکا است و در کشورهای دیگر و انسان های دیگر می تواند تغییر کند اما مهم این است که نقطه ای وجود دارد که بعد از آن دیگر افزایش درآمد باعث خوشحالی در زندگی نخواهد شد.
این موضوع همان سلامتی عاطفی ما انسان ها است یعنی در یک مسیر درست و همیشگی پیشرفت قرار بگیریم. از یک جایی به بعد دیگر با افزایش درآمد رضایت زندگی ما بیشتر نخواهد شد و روند آن نه تنها یکنواخت بلکه شاید نزولی هم شود و سلامتی عاطفی ما به خطر خواهد افتاد. اما آیا این درآمد حتما رقم عجیب و غریبی است که هر چقدر ریخت و پاش کنیم تمام نشود؟ در این مورد پاسخی نمی دهم و همه شما عزیزان را به تفکر دعوت می کنم.
درود بر شما
یک ضرب المثل انگلیسی هست که میگه « right tools for right job » یعنی « ابزار خوب برای کار خوبه » اگر فرض بر این باشد که پول خوشبختی نمی آورد ولی حتما پول ابزاری برای خوشبختی است، انسانها با پول می توانند خیلی کارها انجام دهند و میزان رضایت خود و حتی اطرافیان خود را از زندگی بیشتر کنند به نحوی که با رضایتمندی موجبات شادی و نشاط را در خود و اطرافیانشان ببینند و اما به نظر من مهمتر از خود پول که از نظر بنده ابزاری است برای خوشبختی نحوه استفاده از این ابزار بسیار مهمتر است ، همانطور که پیشتر گفتیم انسان اجتماعی است و در جامعه زندگی میکند که اگر این جامعه غمگین و مخمور باشد روی روان فرد نیز تاثیر گذار است، آنان که این ابزار را در دست دارند میتوانند با استفاده درست از این ابزار جامعه ای را خشنود و شاد کنند هر چند آن جامعه کوچک باشد تا آنها نیز به سلامت روانی دست پیدا کنند ، جالب اینکه در این ضرب المثل از کلمه « more» به معنی « بیشتر » استفاده نشده و کلمه « right » یعنی « درست » استفاده شده است ، میتوان اینگونه در نظر گرفت که تعداد آن ابزار آنقدر مهم نیست که روح بخشندگی و سخاوت و مهربانی و نوع دوستی که همگی اینها همان مفهوم کلمه «درست» است مهم است
فریدونِ فرّخ، فرشته نبود
ز مُشک و ز عنبر سرشته نبود
ز «داد» و «دَهِش» یافت او نیکویی
تو داد و دهش کن، فریدون تویی
از شما و از گروه شادی افزا بسیار سپاسگزارم تندرست و شاد باشید
درود بر شما
سپاسگزارم