همه ما در زندگی فرصت هایی داریم ، اما چقدر قدر فرصت های زندگی را می دانیم ؟ برای بدست آوردن و حفظ ارزش های زندگی خود چقدر حاضریم تلاش کنیم ؟ فرصت ها در زندگی محدود هستند و همیشه و همه جا در دسترس نیستند .
بعضی از فرصت های زندگی دیگر تکرار نمی شوند
همه ما این مثال قدیمی را شنیده ایم که شانس فقط یک بار در خانه آدم را می زند البته در واقعیت این شانس حتما بیش از یک بار در زندگی ما اتفاق می افتد اما چگونه می شود از این شانس و یا همان فرصتی که وجود دارد نهایت استفاده را ببریم .
صبور بودن در زندگی بسیار خوب است اما بعضی مواقع لازم است که سریع فکر کنیم و سریع تصمیم بگیریم و باید بر اساس تجربه خود در زندگی بفهمیم که در چه شرایط و موقعیتی قرار داریم . حتی بعضی وقت ها لازم است در زندگی ریسک کرده و باید سریع تصمیم بگیریم که در این شرایطی که در آن قرار گرفته ایم چقدر می توانیم ریسک کنیم .
فرصت های زندگی گاهی وقت ها منتظر ما می مانند و گاهی وقت ها سریع از جلوی چشمانمان خواهد گذشت و حتما هم نیاز نیست از تمام این فرصت ها استفاده کنیم و طبیعتا هم نمی توانیم اما می شود بی توجه از کنار بسیاری از موقعیت های زندگی رد نشویم. شانس ها و فرصت ها زمانی مال ما خواهند شد که از تمام شکست های خود بیاموزیم و از گذشته خود بجای حسرت و اندوه ، کوله باری از تجربه را به زمان حال آورده باشیم . حال باید بتوانیم بهترین تصمیم را بگیریم .
در این پادکست چه می شنویم ؟
در این پادکست با صدای مهران بهروزی داستان مرد جوانی را خواهیم شنید که عاشق دختر کشاورزی می شود و کشاورز برای پذیرش این ازدواج برای مرد جوان یک شرط می گذارد … . این پادکست را با هم می شنویم تا متوجه شویم که آیا مرد جوان می تواند با دختر کشاورز ازدواج کند یا خیر .