به دنبال شادی نگردیم

به دنبال شادی نگردید

شادی چیست ؟ شما شادی را چگونه تعریف می کنید ؟ چقدر به دنبال شادی می گردید ؟ این ها سوالاتی مهمی هستند اما بسیاری از ما بدون اینکه دنبال جواب این سوالات باشیم در تمام زندگی با این موارد درگیر هستیم . در این مطلب و پادکست جواب این سوالات را پیدا خواهیم کرد.

آیا همچنان به دنبال شادی هستید ؟

همه ما در زندگیمان به چیزی به نام شادی نیاز داریم و شاید بسیار از ما هر روز شادی را در زندگی جستجو می کنیم ، در کوچه و خیابان ، میان مردم شهر ، میان دوستان ، شادی کجاست ؟ شادی را چگونه پیدا کنیم ؟

بسیاری از ما نمی دانیم جایی که غم نباشد شادی هست و جایی که غصه نباشد خوشحالی هست یعنی در حقیقت شادی منتظر است که ما اجازه ورود به آن بدهیم تا به راحتی وارد زندگی ما شود اما وقتی جایش را به غم و غصه دادیم دیگر شادی جایی ندارد که بیاید .

غم و غصه در زندگی ما چکار می کند ؟ چرا به این راحتی آن ها را به زندگی خود دعوت می کنیم و با آغوش باز از آن ها پذیرایی می کنیم ؟ با غم و غصه هم رودرواسی داریم ؟ پس با همان احترامی که غم و غصه را پذیرا بودیم به همان صورت هم آن ها از خانه دلمان بیرون می کنیم ، شادی پشت در است و خیلی وقت است که اجازه ورود می خواهد ، جا و مکانی گرم می خواهد تا همیشه در کنارمان باشد . پذیرایش باشیم و نگذاریم دیگر برود .

در این پادکست چه می شنویم ؟

در این پادکست با صدای مهران بهروزی داستان کوتاهی از یک پیرمرد بداخلاق ، بد دهن و ناراحت را می شنویم که سالیان سال است مردم از دست آن به تنگ آمده اند ، تا اینکه روزی این پیرمرد در ۸۰ سالگی به یکباره تغییر می کند و خوش اخلاق و خندان می شود ، ادامه داستان را خودتان در این پادکست بشنوید تا متوجه شوید چرا پیرمرد دیگر غمگین و ناراحت و بداخلاق نیست .

مطلب پیشنهادی :

از لحظه لحظه زندگی لذت ببرید