دیدگاه ها و افکار ما رنج را بوجود می آورند و لزوما این افکار بر مبنای حقیقت نیستند و از گذشته دور یا نزدیک می آیند. تجربیاتی از گذشته که درس هایی شده اند که آن ها را باور کرده ایم و متاسفانه بسط داده ایم در کل جامعه و این می شود افکار یا بهتر بگویم افکار مخرب.
با کوچکترین بی اعتمادی، همه انسان ها بی اعتماد می شوند. با کوچکترین سختی، همه کارهای دنیا سخت و طاقت فرسا می شوند و رسیدن به خواسته ها و آرزوهایمان دست نیافتنی می شوند. ندیده ایم، نچشیده ایم و نمی توانیم همه چیز و همه کس را امتحان کنیم تا به همین راحتی مُهر بی مهری، مُهر دشواری و مُهر رنج بزنیم بر تمام دنیا.
اتفاقی که در ناخودآگاه ما می افتد
افکار ما در ناخودآگاه ما شکل می گیرد و اگر بر این افکار آگاه نباشیم متاسفانه کنترل امور را به دست می گیرند و می توانند زندگی ما را به راحتی نابود کنند. کار خیلی سخت و پیچیده ای نیست و اگر توانایی آن را داریم که جنبه منفی یک رویداد را درک کنیم پس می توانیم جنبه مثبت آن را هم بفهمیم. قهرمان واقعی کسی است که از دل رنج ها و سختی ها، شادی و موفقیت را بیرون بکشد.
بیاییم تلخی یک رویداد ناگوار را بیش از اندازه بزرگ نکنیم و گسترش ندهیم در تمام زندگیمان. سختی ها را بزرگ تر نکنیم و در تمام زندگی خود حمل نکنیم، سنگینی این درد و رنج فقط بر دوش خودمان است. زمین بگذاریم و آگاه باشیم، حتی برای لحظه ای کوتاه از آن شرایط سخت خارج شویم و از بیرون به این ماجرا نگاه کنیم. دیدگاه و افکار خود را به چالش بکشیم و از خود بپرسیم که آیا واقعا به این اندازه تلخ و سخت است؟ افکار و دیدگاه های من چقدر بر اساس حقیقت هستند و چقدر از آن ها را خودم ساخته ام؟
یادمان باشد اگر یک بار سگی پای ما را گاز گرفت قرار نیست تمام سگ های دنیا درنده و خطرناک باشند و دلیلی ندارد هر لحظه منتظر باشیم تا سگ دیگری بیاید و پای ما را گاز بگیرد. اکثر سگ های این کره خاکی دوست داشتنی و وفادار هستند.
** زندگی با تمام سختی ها و اتفاق های غیر قابل پیش بینی اش ادامه دارد و همچنان شیرین است **