من سعی خودم را می کنم که همیشه قدرشناس باشم اما واقعا دیگر در خانه ماندن برایمان سخت شده بود و بالاخره دیروز بعد از دو ماه از خانه بیرون آمدیم و چون احساس کردیم روز تعطیل است و خیابان ها خلوت است کمی خیابان های اطراف خانه پیاده روی کردیم . همزمان هم کل فک و فایل تصمیم گرفتند که همدیگر را در واتس اپ ببینند که ما هم در خیابان موبایل به دست و در حال حرکت به این جمع صمیمانه پیوستیم .
و بعد کمی پیاده روی و ارتباط مجازی تصویری با خانواده و فامیل به خانه برگشتیم ، من قبل از اینکه که تصمیم داشتیم به بیرون از خانه برویم خوشحال بودم و بعد از اینکه به خانه هم برگشتیم هم احساس خوبی داشتم .
قدرشناس باشیم
با خودم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم همیشه خوشحالی در داشته های انسان ها نیست و در بعضی مواقع کمبودها و کمیاب بودن چیزی یا کسی هم باعث خوشحالی می شود ، البته وقتی مجددا بعد از مدتی آن کمبودها و کمیاب ها به زندگیت برگردند ، خوشحالی به سراغت می آید .
نبود و بودن یک چیز یا کسی مثل تضاد در زندگی است که قسمتی از یک زندگی است و طبیعتا تمام اینها حکمت پرودگار است . زشتی و زیبایی ، ناراحتی و خوشحالی ، نبودن و بودن و… همه اینها زیبایی می آفریند و خدا رو شکر که همه این موارد در بهترین جایگاه برای ما انسان ها توسط خداوند تنظیم شده است و اگر در مکان و زمانی از لحظاتی از زندگیمان گله مندیم ، حتما بخاطر این است که در آن موقعیت درک کاملی به آن شرایط نداریم و حکمت خداوند را نمی فهمیم.
و جالب این است که این خود بهترین یادآوری برای قدرشناسی است که قدر تک تک نعمت های ارزشمند خداوند را بدانیم و قدرشناس آنها باشیم و هر کجا در غم و شادی ، در موفقیت و شکست ، شکرگزار خداوند باشیم که این بازخورد پرانرژی برای خودمان و امید برای ادامه زندگی جذابمان است و طبیعتا همه ما می دانیم که پروردگار به تشکر و شکرگزاری ما نیازی نداشته ، ندارد و نخواهد داشت .