دنیای بیرون از ما می تواند دنیایی باشد با وابستگی های مختلف و ارتباطات اجتماعی زیاد و بدون شک یکی از رازهای شادی و خوشبختی هم در همین اجتماعات و ارتباطات نهفته است. در این مطلب نگاه کوتاهی خواهیم داشت به وابستگی ها و روابط اجتماعی از کودکی تا بزرگسالی.
شادی و خوشبختی در وابستگی های کودکانه
وابستگی کودک به مادر برای بقا و رشد و پیشرفت کودک لازم و ضروری است. نظریه وابستگی جان بالبی دو هدف اساسی را در وابستگی کودک با مادر بررسی می کند: امنیت و اکتشاف.
نظریه جان بالبی می گوید وقتی کودک تحت مراقبت و محافظت مادر است و در کنار او احساس آرامش می کند، این آرامش و امنیت باعث می شود که با خیال راحت به بازی و اکتشاف بپردازد اما زمانی که این امنیت را از کودک بگیریم، جدایی کودک از مادر باعث می شود که کودک احساس خطر کند و دست از اکتشاف بکشد و به دنبال امنیت و آرامش خود یعنی مادر بگردد.
وابستگی ها در دوران بزرگسالی
این ارتباط بین مادر و والدین و فرزندان همیشه وجود دارد و سن و سال نمی شناسد اما طبیعتا در سنین بزرگسالی این وابستگی های عمیق می تواند به سمت و سوی یک معشوقه یا کار و حرفه ای دوست داشتنی هدایت شود.
در حقیقت اصل وابستگی تغییر نکرده است و فقط شکل آن تغییر کرده است و انسان ها در هر سن و سالی نیازمند وابستگی و روابط اجتماعی هستند. این تعهد عاطفی و اجتماعی به زندگی معنا می بخشد و کلید حال خوب و خوشنودی در زندگی است.
اما با همه این تفاسیر هنوز بسیاری از روانشناسان و فلاسفه با عشق و وابستگی مخالفت هایی دارند و بعضی ها بر این باورند که این نوع ارتباطات می تواند استقلال و معنویت را از انسان ها بگیرد. به نظر من تعادل می تواند راه حل مناسبی باشد برای یک زندگی لبریز از عشق همراه با استقلال در کنار پروردگار. افراط در هر چیز سودمندی تبدیل به سمی زیان آور خواهد شد.
درود بر شما
متن زیبایتان حاوی مطالبی جالبی بود که اتفاقا چند وقتیست به آن فکر میکنم ؛ اینکه چرا آنقدر توصیه به شاد بودن شده است ؟ اصلا چه فاکتورهایی وجود دارد که انسان شاد باشد ؟ البته که مورد بحث ما شادیهایست که از درون و از قلب نشات میگیرد و همچنین ریشه عقلانی دارد و نه کاذب یا اینگونه مطرح کنیم اینکه با شاد بودن چه فاکتورهای اخلاقی در انسان قوت میگیرد ؟ دقیقا یکی از شاخصه های مهم برای شاد بودن همان آرامش است اگر بخواهیم این را از آخر بخوانیم اینگونه میشود انسانهای شاد به آرامش و امنیت قلبی رسیده اند ، همانگونه که فرمودید درست مثل شادی یک کودک از حضور مادرش که به نظر بنده آن را میتوانیم به بزرگسالی هم تعمیم بدهیم . همه ما باید تلاش کنیم که زندگی شادی داشتی باشیم زیرا انسان شاد نیازی به دروغ گفتن ندارد چون به هدفش که همانا شادیست و شادی لازمه خوشبختی است رسیده ، انسان شاد در عشقش غوطه ور است معشوق خود را در کنارش حس میکند هر چند دور هر چند غیر ممکن مانند مجنون ، انسان شاد از تکبر و غرور دور است چون به آن درجه از آرامش رسیده که گذشت میکند، میبخشد ، مهربانی میکند ، تمام تلاشش شادی بوده و آن را دارد از این سو انسانهای شاد انسانهای خوشبختی هستند و احساس خوشبختی میکنند و برعکس اگر همه صفات بد را از خودمان دور کنیم شاد خواهیم شد ، شاید بتوانیم یک عبارت ریاضی برایش بنویسیم و اینطور بگوییم ( اگر انسان درست زندکی کند انگاه شاد است و انسانی که شاد است درست زندگی خواهد کرد )
سپاس از شما شادیهایتان بی پایان ، آرامش همسفر لحظه هایتان باد ، شاد و تندرست باشید سپاس از نگارنده محترم و گروه محترم شادی افزا
درود بر شما
سپاس فراوان