شاید الان با خودتان می گویید چه ربطی دارد ، طرف متقاعد می کند که نفعی به خودش برسد و اگر حال خوبی هم باشد یک طرفه است اما اگر اینطوری فکر می کنیم این حال خوب یک طرفه هم نیست و اگر بتوانیم دیگران را متقاعد کنیم و بازی برد برد نباشد ، می شود کلاهبرداری نه متقاعد سازی .
چگونه متقاعد کنیم که حالمان خوب شود ؟
به بیان ساده متقاعد سازی یعنی تصمیمی که ما می خواهیم ، دیگران بگیرند . اما شرط دارد :
- بدون زور و تحمیل باشد
- بدون دروغ و کاملا صادقانه باشد
- شخص از روی علاقه و تمایل خودش متقاعد شود
- بازی برد برد باشد
و اگر این شرایط را رعایت کنیم در حقیقت هم به خودمان کمک کردیم ، هم به دیگران .
چرا باید بتوانیم دیگران را متقاعد کنیم ؟
اگر اصول این کار را رعایت کنیم این کار یک نوع خدمت است و افرادی که می توانند متقاعد کنند علاوه بر اینکه تاثیرگذارتر هستند ، ارتباط بهتری با دیگران برقرار می کنند ، زمان زیادی در زندگی اضافه می آورند ( چون کمتر نیاز است با دیگران بحث کنند ) ، درآمدشان بیشتر است (دیگران را از راه درست و اصولی راضی می کنند و می توانند راحت تر خدمات و محصولاتشان را بفروشند ) و در نهایت حالشان خوب است .
از مغز جدید به مغز قدیم برویم
در مطالب قبلی بررسی کردیم که ما انسان ها اکثر مواقع احساسی تصمیم می گیریم و تلاش می کنیم منطقی آن را توجیه کنیم و این موضوع برای خودمان خطرناک است و باید مواظب باشیم اما برای متقاعد سازی دیگران می تواند بسیار کارآمد باشد . باز هم تاکید می کنم متقاعد سازی به روش صحیح و اصولی کاملا پسندیده ای است و حال همه را خوب می کند .
راه اقناع دیگران بسیار ساده است و فقط کافی است که از مغز جدید ( ضمیر خودآگاه و قسمت منطقی ) عبور کنیم و به مغز قدیم ( ضمیر ناخودآگاه و قسمت احساسی ) نفوذ کنیم و به این صورت می توانیم عمیق تر و احساسی تر ارتباط برقرار کنیم . منطق در برابر احساس بسیار ضعیف است و فقط لازم است که راه نفوذ به قسمت احساسی مغز را یاد بگیریم و صد البته برای یک بازی برد برد .