شادی و شکست مکمل یکدیگرند اما آیا شکست شیرین است ؟

می ترسیم ، همه ما از شکست خوردن می ترسیم و این کاملا طبیعی است . نگرانیم که وقت می گذاریم ، هزینه می کنیم ، اما اگر شکست بخوریم چه اتفاقی می افتد ؟ آیا شادی و شکست مکمل یکدیگر هستند ؟ چرا شکست مثل شادی شیرین نیست ؟

شادی و شکست هر دو حرف “ش” دارند

در مطلب های پیشین بررسی کردیم که  حرف ش ماهیتی جذب کننده دارد و انرژی فوق العاده ای به کلمه می دهد و کلمه را مطلوب و دلپذیر می کند مانند : شور ، شوق ، شیرین ، شجاع ، شادی ، نشاط اما وقتی کلمه شکست را فرهنگ لغت جستجو می کنیم به معانی مغلوب ، بازنده ، خرد شدن ، ناکامی مواجه می شویم ، چرا ؟ مگر مقدمه شکست ، شجاعت نیست ؟ مگر مقدمه شکست ، شور و اشتیاق نیست ؟ شکست نباید به اینجا ختم شود !! و این متاسفانه یکی دیگر از ضعف های آموزش است و از همان دوران کودکی شکست را به این صورت برای ما معنی کرده اند و طبیعی است که ترس از شکست خوردن باعث شود که کمتر در زندگی جلو برویم و ترجیح می دهیم کاری نکنیم تا اینکه شکست بخوریم .

چرا بعضی ها از شکست خوردن کمتر می ترسند ؟!

انسان های موفق شکست را برای خود طور دیگری تعریف کرده اند . شکست برای این افراد تجربه ای فوق العاده است که می شود در جهت پیشبرد در زندگی از آن استفاده کرد . آنان از شکست نمی ترسند و با آغوش باز از شکست استقبال می کنند ، یاد می گیرند و پل می سازند برای رسیدن به آرزوها و هدف های بزرگ زندگی .

نسبت به خود حس همدردی داشته باشیم

 اما هنوز دیر نشده است . تجربه و آزمایشات مختلف اثبات کرده است که نتیجه تلاش و پشتکار به مراتب پررنگ تر و تاثیرگذارتر از استعداد است پس همه چی با تمرین و تکرار دست یافتی خواهد بود .

کلید غلبه بر ترس از شکست در حس همدردی نسبت به خود و تغییر طرز تفکرمان نسبت به شکست نهفته است . به جای مایوس شدن از کوچکترین شکست های زندگی با خود همدردی کنیم و به خود انرژی دهیم و به یاد بیاوریم که شکست یک کلمه پر انرژی و مکمل شادی است و حتما با تمرین و تکرار بر ترس از شکست غلبه می کنیم و آموزش های اشتباه گذشته را فراموش خواهیم کرد .