داستان پادکست امروز درباره صداقت است ، صداقتی که شاید در عصر دیجیتال و ماشینی امروز کمی کمرنگ تر شده است . این پادکست را بشنوید تا بتوانید بین راستی و دروغ یکی را انتخاب کنید.
امروزه دروغ گفتن خیلی عادی شده است ، البته من هم مثل شما نمی دانم در زمان های گذشته هم تا این حد دروغ گفتن عادی بود ، جالب اینجاست که عده ای دروغ می گویند و آنرا لازم می دانند و نام آن را دروغ مصلحتی می گذارند .
البته من هم مثل بسیاری از انسان های دیگر اعتقاد دارم که در بعضی موارد دروغ مصلحتی که جلو اتفاقات ناخوشایند را بتواند بگیرد از راستگویی خیلی بهتر است ( درست و غلط آن را نمی دانم )
آیا صداقت در بعضی مواقع می تواند مخرب باشد؟
اما سوال اینجاست مگر راستگویی مخرب است ؟ یا اگر همیشه راست بگوییم زندگی ما دچار مشکل می شود ؟ احساس می کنم عادی شدن این موضوع بعضی وقت ها تا حدی جلو می رود که دروغ گفتن جز روزمرگی های زندگی می شود .
اصلا قصد من قضاوت کردن نیست و اما چیزی که می بینم را بیان می کنم . مگر در جامعه امروز ما به راحتی سر همدیگر را کلاه نمی گذاریم و در اکثر کلاه برداری ها باید دروغ بگوییم تا بتوانیم به اصطلاح پیروز میدان باشیم . واقعا داستان چیست با راستگویی و صداقت موفقیت امکان پذیر نیست ؟
در این پادکست چه می شنویم ؟
عرض کردم اصلا نه می خواهم و نه به خودم اجازه می دهم که دیگران را قضاوت کنم اما ایمان دارم که زندگی انسان ها بر پایه راستگویی بسیار شیرین تر و شاد تر است .
این پادکست با صدای شیرین بهروزی داستان ازدواج شاهزادی است که بین تمام دختران ، دختر خدمتکار قصر را انتخاب می کند که دلیلش فقط راستگویی است ، دختر خدمتکاری که بر خلاف دیگر دختران در گلدان خود گل صداقت دارد .