قبل از این که وارد این مطلب بشویم باید از اسب پایین بیاییم، سپر و سلاح خود را زمین بگذاریم و با دست خالی وارد میدان شویم. جنگی در کار نخواهد بود و هر چه هست تلاش برای صلح و دوستی است. اکنون بیاییم توصیه ها و فرافکنی ها را تفسیر کنیم تا به نتایج قابل قبولی برسیم.
در مطالب قبل بررسی کردیم دیگران می توانند آینه های خودمان باشند و رفتاری که در دیگران وجود دارد می تواند در ما هم باشد. البته نگرش کل نگرانه برخورد قاطع تری نسبت به این موضوع دارد و اعتقاد دارد که ما هر چه را در خود داریم در دیگران می توانیم ببینیم و در حقیقت اگر ویژگی یا صفاتی را در دیگران می بینیم مفهومش این است که در ما وجود دارد و اگر منکرش می شویم دلیلش این است که آن را در لایه های زیرین وجودمان پنهان کرده ایم.
فرافکنی
طبق نگرش کل نگرانه فرافکنی را راحت تر می توانیم درک کنیم. در واقع فرافکنی صفات و ویژگی هایی است که در خود داریم ولی به دیگران نسبت می دهیم حال می تواند منفی یا مثبت باشد و دلیلش هم می تواند این باشد که در وجود خودمان در دسترس نیست.
طبق این تفاسیر برای مثال اگر افراد زیادی را در این دنیا بی نظم می بینیم دلیلش این است که گوشه ای در وجود ما بی نظمی هست که احتمالا پنهان شده است. البته قرار نیست مخالفت یا موافقت خودمان را با این موارد اعلام کنیم و قرار شد سپر و سلاح خود را زمین بگذاریم و هدف این است که به اعماق درون خودمان نفوذ کنیم تا با شناخت بیشتر از خودمان بتوانیم شادتر و زیباتر زندگی کنیم.
توصیه
همه ما حداقل یک بار به دیگران توصیه کرده ایم که احتمالا شبیه نصیحت هم بوده است. توصیه ها، نصیحت ها و اندرزهایی که به دیگران می کنیم شاید راهکارهای مفیدی برای خودمان باشد. اگر به دیگران پیشنهاد می دهیم که سحر خیز باشند شاید ما هستیم که عادت سحرخیزی را در برنامه زندگی خود نداریم و از آن رنج می بریم و دیگران حتی می توانند سحرخیزان ناموفق باشند که ما دیواری کوتاه تر از آن ها پیدا نکردیم و خواص سحرخیزی را دائما در سرشان می کوبیم.
به هر صورت هر چه هست، چه فرافکنی و چه توصیه، بهتر است به اعماق درون خود نفوذ کنیم و تلاش کنیم درهای پلمب شده اتاق های این کاخ باشکوه را باز کنیم. حتما پشت این درهای بسته چیزهایی خواهیم یافت که به زندگیمان حال خوب و معنای تازه ای خواهند بخشید.
درود بر شما
در متون فارسی بسیار از توصیه و فرافکنی استفاده شده از متل گنجشکک اشی مشی که قرار بود لب بوم ما ننشیند تا خوراک حاکم باشی نشود تا آنجا که عوام الناس به در مورد کراهات لیلی به مجنون توصیه می‌کردند و در آخر « اگر در دیده مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی » نصیبشان شد و یا آنجا که رند شیراز در توصیه شیخ طناز پاسخ می‌دهد
شیخم به طنز گفت حرام است می نخور
گفتم به چشم گوش به هر خر نمیکنم
یا در شاهنامه که هر کجای داستان فردوسی بزرگ به نقل از موبد یا دهقان یا … توصیه هایی می‌کند یا توصیه های شمس به مولانا که ابتدا با فرافکنی همراه بود و در نهایت به توصیه شمس توجه کرد و به قول شمس بعد از آن شخصیتی جهانی پیدا کرد و یا این اخیرا توصیه استاد فریدون مشیری
یادم اید تو به من گفتی
از این عشق حذر کن
لحظه ای چند بر این اب نظر کن
اب ایینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا که دلت با دگران است
با تو گفتم حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم
یادم اید که دگر از تو جوابی نشنیدم
بسیار ممنون و سپاس از نویسنده محترم و گروه محترم شادی افزا تندرست و شاد باشید
درود بر شما
سپاسگزارم