شاید دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم به خواسته ها و ایده آل های ما نزدیک نباشد اما می شود با بی عدالتی های دنیا طوری رفتار کرد که در مسیر درست زندگی قرار بگیریم و به سمت ایده آل هایمان حرکت کنیم. خیلی از رویدادهای دنیا تحت کنترل ما نیست و همه این ها باعث می شود که به ایده آل ها و خواسته های زندگیمان دور یا نزدیک شویم اما مهم این است که در مسیر درست قرار بگیریم و از بالا و پایین های زندگی لذت ببریم.
شاید به نظر بعضی ها حرف های من کمی شعاری باشد و می پذیرم که پذیرش این موضوع راحت نیست اما به عنوان انسان های بالغ و عاقل حق انتخاب داریم و در ادامه این مطلب عقیده دو نفر از بزرگان را می خوانیم تا تصمیم بهتری بگیریم.
دیدگاه لئو تولستوی درباره بی عدالتی های دنیا
لئو تولستوی در کتاب اعتراف می خواهد به معنای زندگی برسد، دنیایی که در آن هر لحظه امکان دارد هر چیزی از کنترل ما خارج شود. و به عقیده او انسان در برابر بی رحمی های این جهان ۴ واکنش از خود نشان می دهد:
۱- بی توجهی و غفلت نسبت به ظلم
۲- تحمل سختی ها که در بعضی مواقع شاید تلاش می کنیم از این سختی ها لذت ببریم
۳- خودکشی
۴- مبارزه با بی عدالتی
تولستوی در این کتاب صادقانه ترین راه را خودکشی می داند و مبارزه با بی عدالتی را به عنوان ناتوانایی انسان برای انجام اقدام مناسب مطرح می کند و در هر دو حالت انسان می پذیرد که بی عدالتی دنیا تحت کنترلش نیست اما به هر صورت در برابر ظلم باید کاری کرد. خودکشی مفهومش می تواند این باشد که مسئولیت زندگی خود را پذیرفته ایم و کسی را مقصر نمی دانیم اما در مبارزه با بی عدالتی اشخاص دیگر را مقصر این ظلم می دانیم و شاید مجبور شویم جان افراد دیگر را در راه مبارزه با ظلم بگیریم.
تجزیه و تحلیل نوشته های بزرگانی مانند تولستوی کار ساده ای نیست اما به نظر من مهمترین تاثیری که این نوشته ها می تواند برای ما داشته باشد این است که بهتر و متفاوت تر فکر کنیم تا تصمیمات بهتری در زندگی بگیریم.
شاید بهترین نتیجه ای که می شود از کتاب اعتراف تولستوی گرفت این باشد که مقصر دانستن خودمان یا دیگران مسیر زندگیمان را به لذت و شادی هدایت نمی کند ولی اگر بتوانیم زندگی را با همه شرایط آن بپذیریم و سعی کنیم در هر شرایطی و موقعیتی از زندگی لذت ببریم حتما می توانیم در مسیر زندگی به آرامش و شادی بیشتری برسیم.
دیدگاه الکساندر سولژنیتسین (Aleksandr Solzhenitsyn)
به هر صورت جنگیدن با بی عدالتی های دنیا که تحت کنترل ما نیست نتیجه ای جز آسیب رساندن به خودمان و دیگران نخواهد داشت و بهترین راه پذیرش است. سولژنیتسین معتقد است می توانیم ظلم و ستم را نادیده بگیریم و نپذیریم چه برای خودمان و چه برای دیگران، و با پذیریش اینکه زندگی همین است که هست سعی کنیم بجای جنگیدن های بی مورد، تاثیرگذار باشیم چه برای خودمان چه برای دیگران.
درود بر شما
بسیار مهرورزانه مینویسید و ما عاشقانه میخوانیم و لذت میبریم ، دقیقا با شما هم عقیده هستم با شما در مورد بی عدالتی های دنیا اما چاره چیست ؟ باز به اطراف نگاه میکنیم و میبینیم چقدر خوشبخت تر از عده دیگری هستیم ، چه میشود کرد جز اینکه گاهی بسازیم ، گاهی بجنگیم ، گاهی برویم ، گاهی بمانیم و در هر لحظه عاشق باشیم مولانا این لحظه ها را خوب تشریح میکند
بجوشید بجوشید که ما اهل شعاریم
بجز عشق به جز عشق دگر کار نداریم
در این خاک در این خاک در این مزرعه پاک
بجز مهر به جز عشق دگر تخم نکاریم
چه مستیم چه مستیم از آن شاه که هستیم
بیایید بیایید که تا دست برآریم
چه دانیم چه دانیم که ما دوش چه خوردیم
که امروز همه روز خمیریم و خماریم
مپرسید مپرسید ز احوال حقیقت
که ما باده پرستیم نه پیمانه شماریم
شما مست نگشتید وزان باده نخوردید
چه دانید چه دانید که ما در چه شکاریم
نیفتیم بر این خاک ستان ما نه حصیریم
برآییم بر این چرخ که ما مرد حصاریم
تکیه بر دنیا مثل تکیه بر باد است
جناب آقای کیوان خسروی دوست عزیز دانشمند ارجمند بسیار سپاسگزارم از شما و بسیار سپاس از گروه محترم شادی افزا
تندرست و شاد باشید
درود بر شما
ما هم همچنان نوشته های پر مهر شما را می خوانیم. گاهی ذوق می کنیم، گاهی اشک شوق می ریزیم، گاهی می خندیم و همچنان عاشق می شویم، عاشق زندگی هستیم با تمام بی عدالتی هایش که عزیزانی چون شما در آن نفس می کشند.
و آرزومندیم که هر لحظه زندگی برای شما و عزیزانتان سرشار از تندرستی و شادمانی باشد.
سپاس فراوان