در مطلب قبل متوجه شدیم که پیشنهادهای مغز برای عادت های منفی شادی بخش هستند و حالمان را خوب می کند اما به دلایلی که بررسی کردیم متوجه شدیم که این ها شادی های زودگذر هستند. اما شادی عمیق چگونه شکل می گیرد؟ عادت های ما باید چه شکلی باشند که حال دلمان خوب شود و خوب بماند؟
عادت چیست و چگونه شکل می گیرد؟
هر تغییری در رفتار می تواند به عادت تبدیل شود و سه منبع اصلی می تواند روی رفتار ما تاثیر بگذارد: انگیزه، اراده و عادت. انگیزه و اراده با یک سرماخوردگی ساده یا هر اتفاق ساده دیگر کمرنگ یا به طور کلی نابود می شود و باز هم فقط عادت می ماند. اما مغز به این راحتی ها دم به تله نمی دهد و عادت ها در صورتی شکل می گیرند که هیچ فشاری به مغز وارد نشود و فقط رفتارهای ساده با استمرار و تمرین تبدیل به عادت می شود و لحظه ای که کوچکترین فشاری به مغز وارد شود (بر اثر فکر کردن، برنامه ریزی های سخت و …) همه چیز بر می گردد به حالت پیش فرض کارخانه.
شادی عمیق برای انسان های هدفمند با عادت های خوب
انسان های هدفمند لزوما انسان های شاد و موفقی نیستند، چون در خیلی شرایط این انسان ها به هدفشان نمی رسند و در حقیقت انسان های هدفمند برای اینکه از زندگی لذت ببرند نیاز به چیز دیگری دارند که بالا و پایین های روزگار آن ها را از پا در نیاورد. انسان های هدفمندی که عادت های خوب دارند یعنی یک شادی همیشگی به همراه خود دارند و این افراد همان انسان هایی هستند که از مسیر زندگی لذت می برند و به قول بزرگی ابتدا ما عادت را می سازیم و بعد عادت ما را می سازد. تاثیرات عادت هیچ وقت یک شبه و لحظه ای نمایان نمی شود پس صبور باشیم و برای حفظ و گسترش عادت های خوبمان تلاش کنیم.
درود بر شما
اگر تعریف عادت استمرار در انجام عملی خاص به مقدار مشخص و در زمان مشخص باشد پس عادت موجب مرض است ، تقریبا و تا جایی که من میدانم هیچ چیز در دنیا به اندازه مساوی و به مقدار مساوی تقسیم نشده مثلا درست است که روز و شب تکرار میشود ولی تکراری نیست، طول روز کم میشود ، زیاد میشود و این اتفاق در حال تغیییر است ، اصلا باید با جهان در حال تغییر تغییر کرد، همانطور که خودتان به زیبایی فرمودید که انسانهای هدفمند لزوما انسانهای شادی نیستند به عقیده من انسانهایی هم که به انجام کاری هر چند پسندیده عادت کرده اند لزوما آن عمل بعد از مدتی دیگر شادشان نخواهد کرد چون تکرار کسل کننده است . باید عادتهای خوب را خوبتر و عادتهای بد را فراموش کنیم و هر روز با تمرین آنها را از کرختی و یک نواختی خارج کنیم، مثلا کسی را که دوست داریم باید هر مرتبه به شکل متفاوتی از نوع دوست داشتن شگفت زده کنیم تا یک کلمه تکراری یا یک حرکت تکراری آن شخص را خسته نکند و هر بار با اشتیاق منتظر یک انفاق جدید باشد . شاید بهتر باشد تحت مکانیزم خاص عادت کنیم به بهتر کردن اوضاع موجود و رشد هر روز خود را ببینیم .
دوست ارجمندم ، نویسنده محترم از نسبت علاقه بنده به خودتان کاملا مطلع هستید و اگر مطلبی بیان میکنم صرفا دیدگاه بنده است که ممکن است ایراداتی هم داشته باشد که پیشاپیش از شما عذرخواهی میکنم . سپاس فراوان از شما بایت متن بسیار زیبایتان و همچنین سپاس از گروه پرتلاش شادی افزا ، تندرست و شاد باشید
درود بر شما
فرمایش شما کاملا درست است “باید عادتهای خوب را خوبتر و عادتهای بد را فراموش کنیم” ریز عادت ها با گام های کوچک همین کار را می کنند. هر ریز عادت می تواند عادت های بزرگ را شکل دهد و هر روز آهسته و پیوسته رشد کند.
سپاس فراوان