باورها و اعتقادات ما باید منطقی باشند و باورهای منطقی به ما شادی و آرامش عمیق را هدیه می دهند و اصلا مهم نیست که چند نفر با فکر و ایده و باورهای ما مخالفند ، مهم این است که باورها و اعتقادات منطقی داشته باشیم .
سوال بپرسیم تا به خوشبختی برسیم
سوال : آیا کارهای فنی مانند مکانیکی ، برق کشی ، نجاری و … کارهای شهودی و ذاتی هستند ؟ طبیعتا جواب نه است و می پذیریم که پشت همه این فنون ، منطق ، تخصص و تجربه خاص خود نهفته است و باید بسیار حساب شده عمل کنیم .
سوال دیگر : نظر شما درباره هدایت زندگی به چه صورت است ؟ آیا بدون هدف گذاری و برنامه ریزی می شود مسیر زندگی را با موفقیت طی کرد ؟ چند نفر از ما هر روز صبح بدون اینکه برنامه و هدف خاصی داشته باشیم در مسیر زندگی قرار می گیریم و صبح را به شب می رسانیم و هر روز این مسیر تکراری را می رویم ؟ آیا اعتقاد و باور ما این است که زندگی چیز پیچیده ای نیست ؟ و هر چه خدا بخواهد و شد شد ، نشد و نشد ، قسمت است یا سرنوشت و تقدیر ما این است ؟ این ها باورهای ماست و به آن ها اعتقاد داریم ؟ آیا درست و منطقی است ؟
چطور می پذیرم که حرفه های مانند نجاری ، خیاطی ، مکانیکی و … کاملا منطقی است و برای موفقیت در آن ها باید هدف و برنامه مشخصی داشت ولی اعتقاد داریم که می شود زندگیمان را بدون هدف و برنامه هدایت کرد و حتی به طور اتفاقی به شادی و خوشبختی هم رسید ؟
آیا منطقی است که یک کار اشتباهی را میلیون ها نفر انجام می دهند ما هم آن را انجام دهیم و با اعتقاد و باور مسخره ای که خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو ، ما هم همراه هزاران نفر به چاه عمیقی سرازیر شویم ؟! بدون شک فقط باورهای منطقی ما شادی و خوشبختی عمیق را به همراه خواهند داشت .
طبیعتا در مسیر این راه مخالفان زیادی برای باورها و اعتقادات منطقی خود خواهیم داشت اما راز رسیدن به شادی جنگیدن با همین اعتقادات و باورهای مخالف است و اگر نتوانیم پای باورهای خود که می دانیم درست ، عقلانی و منطقی هستند ، بایستیم یعنی برای حقانیت خودمان نیاز به تایید دیگران داریم . زندگی ما سرشار از برداشت ها و باورهای اشتباه دیگران است اما رمز شادی و خوشبختی در این است : مانند سقراط پای اعتقادات و باورهای عقلانی و منطقی خود بایستیم .